بررسی رابطه بین نوع شغل زنان و سرمایه اجتماعی خانواده

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دو متغیر نوع شغل زنان و سرمایه اجتماعی خانواده در میان جامعه آماری زنان شاغل در سه طبقه شغلی آموزشی، اداری و خدماتی در چهار دانشگاه الزهرا س، تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبایی که تعداد آنها 3295 نفر است، می باشد. روش پژوهش در این مطالعه پیمایشی و اطلاعات لازم بوسیله ابزار پرسشنامه از میان 267 نفر جمع آوری شده است. به منظور بررسي پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است؛ و α کرونباخ وضعیت پرسشنامه 0.833 بدست آمد. چارچوب نظری این پژوهش بر پایه نظریات کلمن در زمینه سرمایه اجتماعی خانواده و ترکیبی از چند نظریه دیگر در این حوزه قرار دارد. در این پژوهش تأثیر متغیر مستقل نوع شغل زنان بر متغیر وابسته سرمایه اجتماعی خانواده که خود به دو دسته ارتباطات درون و بیرون خانوادگی تقسیم شده است، بررسی می گردد. لازم به ذکر است، ارتباطات درون خانوادگی با شاخص¬های کمی: "ساختار، منزلت شغلی والدین و ارتباطات " و کیفی: "اعتماد، مشارکت، همکاری و بهره مندی از حمایت های گوناگون"؛ و از طرف دیگر، ارتباطات بیرون خانوادگی با شاخص¬های کمی:" ساختار، ارتباطات، شناخت، حضور در مراسم گروهی و شاخص های کیفی:" میزان اعتماد، میزان همکاری و مشارکت و میزان حمایتهای گوناگون سنجیده می شود. ضریب تعیین تعدیل شده (R^2=0.392 ) بدست آمد که این یافته نشان می دهد متغیرهای وارد شده به معادله توانسته اند 39.2% از واریانس تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین نمایند. نهایتاً نتیجه پژوهش اختلاف معنی داری بین میانگین سرمایه اجتماعی و نوع شغل زنان و همچنین در رده های مختلف شغلی را نشان داد. بطوریکه میانگین سرمایه اجتماعی گروه آموزشی بیشتر از دو گروه اداری و خدماتی و میانگین سرمایه اجتماعی گروه اداری نیز بیش از گروه خدماتی تعیین شد.

نوع شغل زنان، سرمایه اجتماعی خانواده، طبقه شغلی، ارتباطات درون خانوادگی، ارتباطات بیرون خانوادگی