چکیده :

نظر به اهمّیّت رمزپردازی روایت‌های عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، در مقالۀ حاضر، روایت‌های سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشف‌المحجوب و ترجمۀ رسالۀ قشیریّه و تذکرةالاولیا نشانه‌شناسی شده است. یکی از شیوه‌های کارآمد نشانه‌شناسیِ متناسب با روایت‌های عرفانی، روش چارلز پیرس است. با توجّه به اهمّیّتی که پیرس برای تعبیر و تفسیر قائل است و بر کارکرد ارجاعی نشانه‌ها تأکید می‌کند، نشانه‌های تجربۀ دینی روایت‌ها در سه اثر مذکور به روش پیرس بررسی شده است. نشانه‌های تجربۀ دینی روایت‌ها در دو دستۀ طربناکی و هیبتناکی جای می‌گیرند. تجربۀ طربناکی، حاصل مواجهۀ «من و تویی» با امر قدسی است و سرشار از شور و شادی. تجربۀ هیبتناکی در مواجهۀ «ما و تویی» با امر قدسی روی می‌دهد و لبریز از هراس و حیرانی است. نتیجۀ این پژوهش نشان می‌دهد بسیاری از نشانه‌ها چندلایه است و کارکرد ارجاعی دارد؛ روساخت‌های متعدّد نیز در افق‌های فرهنگی مختلف، ابزاری برای انتقال و انعکاس احساس و تجربۀ امر قدسی و تجربۀ دینی است.

کلید واژگان :

امر قدسی؛ تجربۀ دینی؛ روایت عرفانی؛ هیبتناکی؛ طربناکی؛ نشانه‌شناسی



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک