چکیده :

در اين مقاله به بررسي ع رفان و تصوف نظامي خواهيم پرداخت. بحث آغازين اين خواهـد بود كه آيا نظامي را مي توان همچون سنايي، عطار، مولـوي و ديگـر ان، شـاعري عـارف ناميـد . سپس به اين نكته مي پردازيم كه آيا او صوفي رسمي بوده يا تحت ت أثير گسترش اين انديشه ها در اين دوره نمودي از آن در آثارش ديد ه مي شود. سپس نظرات وي را در بارة مطرح شدن ايـن انديشهها در شعر خواهيم آورد و بازتاب اعتقادات عرفاني اش را در زندگي عملي و شعرش به تماشا خواهيم نشست و آداب سلوك و موانع سلوك و آنچه را مرتبط با تصوف و عرفان است و در آثارش جلوه دارد ، را نيز بحث و بررسـي خـواهيم كـر د. همچنـين نظـرات او را در بـارة صوفيه عصر خود و ديدي كه نسبت به آنها داشته را مطرح مي كنيم و در بارة زهد و دنياگريزي ـ كه بخش پر رنگ تصوف او را شامل ميشود ـ بـه تفـصيل سـخن خـواهيم گفـت و اثبـات خواهيم كرد كه نظامي شاعري عارف نيـست و در عـالم عرفـان و صـوفيگري، دريافـت هـاي شاعران بزرگ عارف، همچون سنايي و عطار و مولوي و ديگر شـاعران عـارف را از مبـاني و اصول عرفاني ندارد.

کلید واژگان :

نظامي گنجوي،انديشه هاي عرفاني،تعليمات صوفيه،زهد،آداب سلوک



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک