چکیده :

داستان«متبرك باد خليفه بودن انسان بر زمين، متبرك باد» آخرين داستان، از آخرين مجموعه(انتخاب) سيمين دانشور است؛ داستاني است كه شخصيت اصلي در مواجهه با مرگ، با ايجاد نشانگان مضموني از سوي نويسنده در حالتي از شهود و اشراق، به باوري از پايان¬ناپذيري خويش و استمرار در دون و هزارة بعد در پيكرة ديگر دست مي¬يابد و هدف اين پژوهش بررسي و تحليل شگرد دانشور در چگونگي ترسيم پايان¬ناپذيري شخصيت در رابطه با انتخاب مضمون ارائه شدة او است. دانشور در اين داستان با ايجاد بستر ژرف ساختي متناسب با مضمون داستان، تلاش داشته است با كمك مباحث اشراقي و عرفاني اهل حق كه به دونادون معتقداند چهرة پايان¬ناپذيري از شخصيت داستان ترسيم نمايد كه از اين رهگذر به هم¬ماهيتي شخصيت داستان با«من» نوعي در عرفان و اشراق دست يازيده است. برآيند پژوهش نشان از آن دارد كه ايجاد اين پيوند موجب شگردي شده است كه نويسنده بتواند موفق به ترسيم چهرة پايان¬ناپذير شخصيت داستان در مواجهه با مرگ وي در داستان گردد.

کلید واژگان :

سيمين دانشور، مجموعه داستان انتخاب، شخصيت¬پردازي



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک