انتخاب پرتفوی بهینه، یکی از موضوعات مهم در ادبیات مالی محسوب میشود که هدفهای حداکثر کردن بازده آتی و حداقل نمودن ریسک سرمایهگذاری را به همراه دارد.اساساً سرمایهگذاران برای انتخاب پرتفوی بهینه وکارا شرکت هایی را انتخاب می کنند که جزء شرکتهای برتر بورس باشند و همچنین شرکتهای که در رده های باالی این رتبه بندی قراردارند. رتبهبندی میتواند برحسب معیارهای مختلفی انجام گیرد. یکی از سودمندترین رتبهبندی ها،می تواند استفاده از نسبتهای سودآوری واقالم کلیدی ترازنامه ای باشد. دراین تحقیق نسبتهای سودآوری و اقالم کلیدی ترازنامهای 150شرکت برتر بورس طی 3 سال استخراج شده است و درهرسال 50 شرکت با توجه نسبت های مالی باالتر به دو دسته موفق و برتر تقسیم بندی شدهاند. سپس با استفاده از 4 مدل مبتنی بر تکنیک دادهکاوی و همچنین توان یادگیری هریک از مدل ها به بررسی ترتیب اهمیت این اقالم و نسبت ها جهت انتخاب پرتفوی بهینه پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که اقالم کلیدی ترازنامه ای و نسبت های سودآوری هر دو برای ارائه پرتفوی حائز اهمیت بوده اما ارجحیت تاثیر گذاری آنان در هر مدل ترتیبی متفاوت است ؛ اما برخی از این اقالم مانند جمع کل داراییها، درصد سود به درآمد ، درصد سود عملیاتی به درآمد و نسبت قیمت به سود هر سهم (E/P )در تمام مدل ها به عنوان یک فصل مشترك از ارجحیت باالتری برخوردارند که میتواند به عنوان مبنایی مناسب مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
کلید واژگان :پرتفوی ، اقالم کلیدی ترازنامه ای، معیارهای سودآوری، داده کاوی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک