رابطه هوش هيجاني با باورهاي غيرمنطقي و پيشرفت تحصيلي

چكيده هدف پژوهش حاضر، تعيين رابطه هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن با باورهاي غيرمنطقي و پيشرفت تحصيلي دانشجويان بود. روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج به تعداد 10 هزار نفر بود كه از ميان آنها 370 دانشجو ( 262 دختر و 108 پسر) انتخاب و پرسشنامه باورهاي (EQ-i) شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش هيجاني بود. يافته ها رابطه منفي و معناداري را بين هوش هيجاني (IBQ) غيرمنطقي با باورهاي غيرمنطقي نشان داد؛ به گونهاي كه دانشجوياني كه داراي هوش هيجاني بالاتري بودند باورهاي غيرمنطقي كمتري داشتند. رابطه پيشرفت تحصيلي با هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن مثبت و با باورهاي غيرمنطقي منفي بود. مؤلفههاي هوش هيجاني از جمله مهارتهاي درون فردي و ميان فردي، سازگاري، و خلق عمومي با باورهاي غيرمنطقي رابطه منفي و معنادار داشتند. بدينصورت كه دانشجويان داراي نمرههاي بالاتر در مولفههاي مذكور، باورهاي غيرمنطقي كمتري داشتند. از ميان مؤلفههاي هوش هيجاني فقط مؤلفه كنترل استرس با باورهاي غيرمنطقي رابطه معنادار نداشت. از آنجا كه باورها تعيينكننده زيربنايي احساسات و رفتار انسانها هستند، با ارتقاء سطح هوش هيجاني دانشجويان به طرق مختلف از جمله برگزاري دوره ها و كارگاههاي آموزشِ هوش هيجاني ميتوان باورهاي غيرمنطقي آنها را كاهش داد و بهداشت رواني و پيشرفت تحصيلي آنها را تأمين كرد.

خلق عمومي، سازگاري، مهارت درون فردي، مهارت ميان فردي