هدف اصلی پژوهش حاضر ایجاد الگویی برای تبیین روابط ساختاری بین مفاهیم «بازاریابی مبتنی بر دانش» و «بازاریابی یادگیری محور» یا همان گرایش یادگیری بازاریابی با توجه به نقش واسط «مدیریت دانش» و «داده کاوی بازاریابی» است. بر این اساس شرکت پگاه در حوزه صنعت لبنیات به عنوان جامعه آماري لحاظ و مورد مطالعه قرار گرفته است. به لحاظ روششناسي، پژوهش از نوع پيمايشي-كاربردي بوده و مبتني بر روشهاي اكتشافي- زمينهيابي است. دادههاي موردنياز، از طريق پرسشنامه محققساخته مبتنی بر مبانی نظری و تحلیل عاملی اکتشافی، جمعآوري گرديد. در توسعه مقیاس، الگوهای متعدد در نظر گرفته شده است، سپس سؤالات و عوامل استخراج، تنظیم، اعتباریابی، تثبیت و توزیع شد. اعتبار محتوای عوامل احصاء شده با نظر خبرگان و اعتبار سازه نیز با استفاده از تحليل عاملي تأییدی و شاخص KMO تأیید گردید. پایایی سنجه نیز به روش آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. یافتههای پژوهش مؤید الگوی پیشنهادی بوده است، به اين معني كه مقیاس¬های توسعه¬یافته، تبیین¬کننده¬های مناسبی از متغیرها بوده اند و روابط مفروض در بین بازاریابی یادگیری محور، بازاریابی مبتنی بر دانش، مدیریت دانش و داده کاوی بازاریابی نیز به طور معنی داری مورد تأیید واقع شده اند. ساير نتايج، حاکی از رتبه ابعاد و شاخص های مطرح شده و نیز برازش و درجه تقریب مناسب مدل در جامعه موردمطالعه است.
کلید واژگان :بازاریابی یادگیری محور، مدیریت دانش، داده کاوی بازاریابی و بازاریابی مبتنی بر دانش.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک