چکیده :

هدف مطالعه حاضر بررسي نقش واسطه اي متغيرهاي(هیجان اضطراب و خودتنظیمی) در رابطه بين اهداف پیشرفت(تبحری و عملکردی) و عملکرد تحصیلی بود. شرکت کنندگان این مطالعه(دانش آموز پاية سوم رشته رياضي_ فيزيک،274 دختر و 384 پسر دبيرستان¬های دولتي شهرتهران) به شيوة تصادفي چند مرحله ای انتخاب شدند وبه مقیاسی که در برگيرنده¬ی چهار خرده مقیاس(راهبردهاي خود نظم بخش ميلر و همکاران، ۱۹۹۶، اهداف پيشرفت ميدلتن و ميگلي ۱۹۹۷، و هیجانات تحصیلی پکران، 2005)بود پاسخ دادند. براي ارزيابي عملکرد تحصیلی از نمرات معدل دانش آموزان استفاده شد. روش تحليل مسير حاکي از برازش خوب مدل بود و نشان داد که متغيربرون زاد اهداف تبحري به واسطه هیجان اضطراب و خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان اثر غیر مستقیم و معنی دار، و اهداف عملکردی اثر غیر مستقیم معنی داری بر عملکرد تحصیلی ندارد. به طور کلی می توان به نظر می رسد که دانش آموزان تبحرگرا از راهبردهای یادگیری عمیق استفاده می کنند و معمولا دارای اهداف و انگیزه های دورنی هستند، آنها طبیعتاً اضطراب کمتری در موقعیت های چالش انگیز از خود نشان می دهند، و همچنین از راهبردهای شناختی و فراشناختی که منجر به کاهش اضطراب و بهبود خودتنظیمی شده و بر عملکرد تحصیلی تاثیرات مثبتی دارد، استفاده می کنند.

کلید واژگان :

اهداف پيشرفت، راهبرد هاي خود تنظیمی، اضطراب



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک