چکیده :

محقق، سعی دارد ضمن شناساندن اشخاص داستانی منظومه ویس و رامین که متعلق به قرن پنجم هجری در حدود هفت هزار و نهصد و پنج بیت از اندیشه و قلم فخرالدین اسعد گرگانی به یادگار، از روزگار اشکانیان و به زبان پهلوی مانده است در کنار سخنان سنجیده و متین آن شاعر توانا به واژه هایی چون خویشکاری، شمن، گوسان و خنیاگر هم اشاره داشته باشد که هر یک سهمی در جذابیت و موسیقی روح نواز مجموعه داستان دارند گوسان و خنیاگر داستان، همان حال و هوای عاشقانه و وصال روایی عشق کهن را بر فضای سرتاسر داستان حاکم می سازند، که دیگر نقش آفرینان. پر بسامدترین قسمت اثرگذار ماندگار داستان، شمن بودن آدمی در دانایی اوست که به عدالت و ایثار و فرمانروایی بلامنازع تقدیر جهان و آبادی جهان سرک می کشد. صورت صنع تو آمد ساعتی در بتکده گه شمن بت می شد آن دم، گاه بت می شد شمن سرودگویی یعنی لحن نامه ها، هم مناظره، سرزنش یکدیگر، دشنام و اوقات تلخی یکی بر دیگری، پرسش و پاسخ، تشویق و تحریک، پند و اندرز است و هم گاه تحسین یکدیگر، چون گله و شکایت بسیار از یکدیگر که محور وقایع واقع گرایانه است. خویشکاری در آزادگی، کار نیک، فضل، سخنوری و بخشندگی که از صفات محکم آدمی است؛ در کنار شادی، شادکامی، نیکنامی، خوشبختی، سعادت، آبادانی، رفاه، نعمت، و اعتقاد به قضا و قدر و سرنوشت با نبرد درونی و برونی بشر، کنار رفتن ابرهای تیره و تار دوران کهولت فرمانروایی شاه موبد و بر اریکه قدرت نشستن رامین و فرارسیدن دوران زندگی آرام مردمان ایران، پایان دهنده نکات ارزشمند داستان است. شاعر از آفریننده می خواهد او را رحمت کند و ببخشاید، چنان که از خواننده می خواهد او را دعاگو باشد.

کلید واژگان :

موبد، شهرو، ویس، رامین، خویشکاری



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک