چکیده :

سابقه و هدف: روند افزایش جمعیت شهری، روستایی و اثر رقابت خانوارها در تأمین نیازهای پایه زندگی، سبب شده تا مصرف منابع مختلف از جمله میان¬دورود مازندران رشد شتابان به خود گیرند. در چنین فضای رقابتی، منابع زمین¬های زراعی دستخوش تغییر شده بطوریکه، دامنه این نیازهای انسانی به منابع، منجر به تغییر کاربری اراضی و به دنبال آن، افزایش فرسایندگی و کاهش منابع تجدیدپذیر در منطقه هدف پژوهش گردیده است. در همین راستا، سوابق پژوهش¬های جهانی مرتبط با تغییر کاربری اراضی، نتایج حدوداً یکسانی را مبنی بر کاهش کمی و کیفی خاک¬های زراعی و افزایش فرسایش منابع خاکی، اشاره داشته¬اند. لذا، هدف از این پژوهش راهبردی، نشانه به روند تغییر کاربری اراضی مرسوم بر کاستی¬های اثربخشی-های فرایندی بوده و سبب پایداری خاک¬های زیر کشت، توسعه اشتغال دوسویه و افزایش بهره¬وری سیستم¬های زراعی منطقه میان¬دورود می¬گردند. مواد و روش¬ها: منطقه میاندورود، به دلیل برخورداری از ساختار تمدن طبیعی و منطقه ویژه کشاورزی، این مطالعه پژوهشی در این منطقه راهبردی صورت پذیرفت. وسعت کل این منطقه 483 کیلومتر مربع، که حدود زمین¬های دایر آن، 33530 هکتار می¬باشد. این پژوهش، که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و با رویکرد میدانی(پیمایشی)، و جامعه آماری آن مؤلفه¬های درون و برون سیستمی منطقه (قوت - ضعف و فرصت - تهدید)، و اطلاعات مؤلفه¬های مهم خاک می¬باشند. از اینرو، مدل انتخابی برای این هدف راهبردی، (WOTS-UP Analysis) و زیر مجموعه¬های آن است. برای تحلیل و نتیجه¬گیری به ترتیب؛ از برنامه اکسل، جدول ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی و برنامه هوشمند ونسیم، برای تصمیم گیری استفاده گردید. و برای رتبه¬بندی مؤلفه¬های داخلی و خارجی، از تجربه و تفکر استراتژیستی و مشورت با کارشناسان خبره منطقه(به صورت پیمایشی)، کمک گرفته شد. یافته¬ها: با توجه به روند تغییر کاربری اراضی و افزایش خرده¬مالکین در منطقه، میزان درصد اثربخشی¬های فرایندی 97/33 % بسیار پایین نشان داده است. در نتیجه با پایین بودن اثربخشی فرایندی، میزان مؤلفه¬های تحت تأثیر نظیر؛ کاهش در صد کربن آلی خاک از 7/2 به 56/0، مقدار فسفر قابل استفاده خاک¬های منطقه از 3/56 به 4/6 میلی¬گرم برکیلوگرم، مقدارپتاسیم قابل جذب از 301 به 117 میلی¬گرم بر کیلوگرم، مقدار گوگرد قابل جذب از 1/29 به 5/20 میلی¬گرم بر کیلوگرم، افزایش pH خاک¬های منطقه دشت از 6/6 به 9/7، و افزایش تدریجی هدایت الکتریکی EC، از 9/0 به 0/3، (dS/m) و در نهایت باعث افزایش تراکم منفی فیزیکی در عمق 30- 25 سانتی¬متری خاک¬های زراعی منطقه در طی یک دهه گذشته شده است. نتیجه¬گیری: نتایج این پژوهش که با شناسایی مؤلفه¬های پیش¬برنده (نقاط قوت و نقاط فرصت)، و مؤلفه¬های بازدارندگی (نقاط ضعف و نقاط تهدید)، همراه بوده نشان داد که، تغییر کاربری اراضی در منطقه مورد هدف پژوهش بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک¬¬های اراضی منطقه میان¬دورود، اثر منفی دارد. و بالعکس، با اجرای سیستم مدیریت راهبردی (انتخاب سناریوی 3) می¬توان، در پایداری خاک¬های زراعی، توسعه اشتغال دوسویه، کاهش نرخ بیکاری، اثربخشی در بهره¬وری خاک-های زراعی مؤثر واقع شد.

کلید واژگان :

کاربری اراضی، مؤلفه¬های اصلی خاک، سیستم راهبردی، پایداری خاک، اثربخشی فرایندی.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک