چکیده :

در دنياي امروز صنايع بايد همگام با تحولات فناوري حركت كنند و لازمه اين حركت داشتن استراتژي مناسب است. انتخاب حوزه هاي جديد كسب وكار با توجه به توانمنديهاي صنايع از تصميمات مهمي است كه بايد توسط مديريت كلان بنگاهها اتخاذ شود از طرفي نگرش استراتژيك در يك دهه اخير از جايگاه ويژهاي در عرصه مديريت برخوردار شده است. رويكرد استراتژي موجب شد مقوله محيط بسيار پر رنگ در عرصه مديريت حضور پيدا كند. زيرا امروزه مهمترين دغدغه اكثر سازمانها، تدوين و پياده سازي استراتژيهايي است كه موفقيت و بقاي آنها را در شرايط متحول و پيچيده محيطي تضمين نمايد. شركتها با توجه به شرايط محيطي و قابليتهاي كنوني و اينده خود بايد استراتژيهايي را انتخاب نمايند كه به بقاي آنها در عرصه رقابتي كمك كند لذا شركتها براي ماندگاري در سيستم و افزايش سهم بازار بايد به تدوين استراتژي ميپردازد زيرا تنها شركتها و سازمانهايي موفق ميشوند كه بتوانند از يك سو با برنامه ريزي استراتژيك خود را براي شرايط متغير آينده آماده سازند و از سوي ديگر با بازنگري مستمر در راهبردهاي سازماني همواره براي رسيدن به افقهاي آرماني جديد حركت نمايند. در محيطي كه ويژگي آن پيچيدگي و تغيير مستمر است، گفته ميشود كه برنامهريزي استراتژيك به عنوان هستهي مركزي خلق مزيت رقابتي و بهبود عملكرد بهحساب ميآيد. بنابراين در اين مقاله تعاريف، استراتژي، برنامه ريزي استراتژيك و عوامل مرتبط با آن مورد بررسي قرار ميگيرد؛ همچنين توضيحاتي در مورد شناخت موانع اجراي استراتژي در صنعت فولاد ارائه ميگردد و نهايتا پيشنهاداتي از ديدگاه صاحبنظران ارائه ميگردد.

کلید واژگان :

استراتژي، شناخت موانع استراتژي، صنعت فولاد



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک