چکیده :

تخصیص هرگونه کمک ویارفتاری ازجانب یک دولت به سایر بازیگران دولتی وغیردولتی به نحوی که درراستای تامین اهداف سیاست خارجی کشورحامی ومنافع ملی آن قرارگیرد، ذیل عنوان رفتارحمایتی تعریف میگردد.به طورسنتی سیاستهای حمایتی کشورهادرچارچوب برآورده سازی نیازهای مادی ومبتنی برتوسعه افراد وگروههاتعریف میشد.امروزه این رویکردبه لحاظ مفهومی وعملیاتی تغییرکرده است .امروزه رویکردکشورهای حامی ودریافت کننده علاوه برمسایل سنتی به نیازهای غیرمادی وحقوق فردی ومدنی افرادنیزمعطوف گردیده وعلاوه برآن کشورهاتلاش می کنندبرخی از اهداف خودراکه با شیوه های مرسوم قابل تحقق نیستند ازاین راه اعمال نمایند. اگرقدرت نرم راتوانایی شکل دهی به ترجیحات دیگران ازطریق اقناع وجذب دیگران به شیوه قابل رویت اماغیرمحسوس وبرای کسب نتایج مطلوب ازطریق جذابیت به جای اجباروتطمیع بدانیم ، که بابه کارگیری ازابزارها وشیوه ها یی غیرمستقیم برمنافع یارفتارهای دیگر کشورها اثرمیگذارد، مسلما سیاست های حمایتگرانه رابایدبخشی ازقدرت نرم وابزار کشورها درتقابل بامخالفانشان بدانیم. مقاله حاضربه دنبال بررسی جایگاه سیاستهای حمایتگرانه آمریکادر جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است.دراین راستابابن بست سیاستهای تقابل گراوتعامل گرای آمریکادرقبال ایران ، رویکردجایگزینی برای مقابله با تقویت روزافزون موقعیت وجایگاه منطقه ای بین المللی ایران با محوریت رویکرد تغییر ازدرون - جنگ نرم - دردستورکارسیاست خارجی آمریکادرقبال ایران قرارگرفته است که بالتبع رفتارهای حمایتگرانه آمریکاعلیه ایران نیزباتمرکزبرجنگ نرم درقبال نظام جمهوری اسلامی ایران پیگیری میشود.

کلید واژگان :

جنگ نرم ، سیاستهای حمایتگرانه ، آمریکا ، ایران ، قدرت نرم



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک