هدف از این مطالعه بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت حل تعارض مدیران است. به همین منظور مدیریت تعارض به عنوان متغییر مستقل و مهارت های ارتباطی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. اين پژوهش از نظر هدف جزء پژوهشهاي كاربردي محسوب ميشود و روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. به منظور گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استاندارد مهارتهای ارتباطی کویین دام(2004) و پرسشنامه استاندارد مدیریت تعارض رابینز(1994) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیرانستاد فرماندهی انتظامی استان خراسان شمالیبوده که نمونه آماری براساس فرمول کوکران؛ 130نفر می¬باشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند.روايی پرسشنامهها به وسیله اساتید محترم مورد تایید قرار گرفت و پایايي آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مهارتهای ارتباطی0.91و پرسشنامه مدیریت تعارض0.78به دست آمد.جهت تجزیه تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss و ازآمار استنباطي شامل(ضریب همبستگی اسپیرمن ورگرسیون وآزمون فریدمن)استفاده شده است. نتایج آزمون نشان میدهد که بین مهارتهای ارتباطی و مدیریت تعارض و مولفههای آن(عدم رویارویی وعدم رقابت (اجتناب)، کنترل(رقابت)، راهحلمداری (همکاری ومصالحه)) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین براساس آزمون فریدمن، عدم رویارویی وعدم رقابت (اجتناب)باضریب2.63دراولویت اول قراردارد،درنتیجه بیشترین رابطه رابامهارتهای ارتباطی داردودرادامه براساس آزمون فریدمن،کنترل(رقابت) باضریب 2.18دراولویت اول قراردارد، در نتیجه بیشترین رابطه رابا مهارت های ارتباطی دارد و در ادامه راهحل مداری (همکاری ومصالحه)باضریب 1.96دراولویت دوم وعدم رویارویی وعدم رقابت (اجتناب) با ضریب 1.86در رتبه سوم و پایانی قرار دارد درنتیجه کمترین رابطه را با مهارت های ارتباطی در ناجا دارد.با توجه به این یافتهها میتوان گفت افزایش ارتقاء مهارتهای ارتباطی، میتواند کاهش تعارضات مدیریتی مدیران ناجا را به همراه داشته باشد.
کلید واژگان :مهارتهای ارتباطی، راهبردهای مدیریت حل تعارض، مدیران، کارکنان، خراسان شمالی.
ارزش ریالی : 150000 ریال
با پرداخت الکترونیک