چکیده :

نئولیبرالیسم به رویکردی اطلاق می‌شود که در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی در جهان غرب ظهور کرد. نئولیبرالیسم که اساساً با سیاست‌های ریگان و تاچر مرتبط است، می‌توان ایدئولوژی در نظر گرفت که جهان را به مثابه مکانی در نظر می‌گیرد که در آن گسترش تجارت و سرمایه‌گذاری آزاد یگانه منبع توسعه و شکوفایی اقتصادی است. این نظام سرمایه‌داری که "بازار" اسم مقدس‌اش است، هیچ مانعی برای خودش نمی‌شناسد. همچنین از نامی‌ترین نظریه‌پردازان این رویکرد می‌توان به فردریش آگوست فون هایک و میلتون فریدمن اشاره کرد، که حتی ناجی اقتصاد آمریکا در آن دوران شناخته می‌شوند. اقتصاد کنونی ایالات متحده بر سه محور اصلی کشاورزی و دامپروری، صنعت، خدمات و همچنین تجارت بین‌المللی تکیه دارد. کشوری با ظرفیت ایاالت متحده آمریکا با بالا بودن حجم صادرات، واردات، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، مبادلات بازرگانی، همواره به عنوان موتور محرک اقتصاد جهانی شناخته می‌شود. همچنین در بحث شاخص بازارهای بورسی، این کشور از وجود سه بازار بورس آمریکا، نزدک و نیویورک بهره فراوان می‌برد، که از مهمترین مؤلفه‌ها رونق اقتصادی آمریکا محسوب می‌شود. نظام سرمایه‌داری تا به کنون بحران‌های مالی متعددی به خود دیده است، که هرچند یک‌بار این بحران‌ها سر باز کرده‌اند وآن نظام را با چالشی سخت و دشوار روبه رو ساخته‌اند. بحران‌های دهه 30 و دهه 70 منجمله بحران‎ها هستند که با سقوط قیمت سهام شرکت‌ها، رکود و کاهش تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، بحران مسکن، ورشکستگی شرکت‌ها و مؤسسات مالی و مشکلات عدیدی همراه بوده‌اند. آموزه‌های نئولیبرالیسم جدا از رونق اقتصادی آمریکا، مشکلات و ناهنجاری‌های فراوانی در بطن جامعه به‌وجود آورده است، که نمی‌شود به راحتی از آنها صرف نظر کرد.

کلید واژگان :

اقتصاد آمریکا، بحران مالی، سرمایه‌داری، نئولیبرالیسم، تجارت آزاد، بخش خصوصی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک