چکیده :

پیتر دراکر معتقد است که راز موفقیت سازمان ها در قرق 21 اجرای صحیح مدیریت دانش (KM) در سازمان هاست.سازمان های هزاره سوم به منظور سازگاری با محیط اطراف خود و کسب مزیت رقابتی باید با برنامه ریزی صحیح به اجرای این مهم بپردازند. یادگیری سازمانی (OL) اشتراکات زیادی با مدیریت دانش و به ویژه مدیریت دانش سرمایه های انسانی دارد و به عبارتی پیش زمینه و کامل کننده آن است. اطلاعاتی که از طریق یادگیری در سازمان ها به دست می آید به سازمان ها کمک می کند تا با محیط اطراف خود سازگار شوند. در این راستا یکی از ابعاد مهم یادگیري سازمانی، فراموشی سازمانی است. فراموشی یک قدم قبل از یادگیري است و باید اطلاعات منسوخ گذشته را شناسایی کرد و آنها را کنار گذاشت. با گذشت زمان استراتژي ها، توانایی ها، اعتقادات، ارزش ها وفرهنگ موجود در سازمان ها دیگر کارآمد نیستند؛ و هسته دانشی که سازمان آنرادر طول سال ها کسب کرده است به هسته انعطاف ناپذیري تبدیل شده است که مانع از توانایی سازمان ها درعرصه رقابت می شود.استفاده از تکنیک هاي فراموشی سازمانی یکی از راه هاي سازگاري با این شرایط است. اگرچه مطالعات زیادي در زمینه یادگیري سازمانی صورت گرفته اما تعداد کمی از آنها آن را از دیدگاه فراموشی بررسی کرده اند . در این پژوهش ضمن بررسی مفاهیم فراموشی ویادگیري سازمانی به بررسی تاثیر همبستگی بین تکنیک هاي فراموشی سازمانی وانواع یادگیري سازمانی تک حلقه ای (SLL) و دو حلقه ای (DLL) و موفقیت سازمانی پرداخته شده است و مدلی مفهومی ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی – پیمایشی است.جامعه آماري شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت مازند نیرو استان مازندران است که450نفرهستند و براساس فرمول کوکران نمونه آماری 108 نفراست و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن به بررسی همبستگی بین این مفاهیم پرداخته شده است و در نهایت به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات کاربردی و عملیاتی پرداخته شده است.

کلید واژگان :

مدیریت دانش، یادگیري سازمانی، فراموشی سازمانی، موفقیت سازمانی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک