رابطه بین مهارت‌های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی در مدارس متوسطه

مقدمه: امروزه سلامت سازمانی یکی از ارکان اصلی استقرار توسعه پایدار است و در درجه نخست نیاز به دانش، فرهنگ و تجربه لازم و کافی نزذ مدیران و کارکنان سازمان ها دارد آنگاه با داشتن سلامت سازمانی می توان به بالندگی یا توسعه سازمانی دست یافت. هدف: هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین مهارت‌های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی در مدارس متوسطه می‌باشد. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی – همبستگی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان گرمی که شامل 140 نفر(35 زن و 105 مرد) بوده تشکیل می‌دهند. با توجه به تعداد جامعه و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه ای به حجم 103 نفر(25 زن و 78 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه‌ای نسبتی انتخاب شدند. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت‌های ارتباطی مدیران، مهارت کلامی، مهارت شنود و مهارت بازخورد با سلامت سازمانی مدارس همبستگی مثبت معنی¬داری وجود دارد. بین مهارت کلامی با روحیه، تاکید علمی، رعایت، نفوذ مدیر و ساختاردهی(رابطه مستقیم) اما با حمایت منابع و یگانگی نهاد همبستگی مشاهده نشد. بین مهارت شنود با روحیه، تاکید علمی، حمایت منابع، یگانگی نهاد و نفوذ مدیر(رابطه مستقیم) اما با رعایت و ساختاردهی همبستگی مشاهده نشد. همچنین بین مهارت بازخورد با روحیه، رعایت و ساختاردهی(رابطه مستقیم) اما با تاکید علمی، حمایت منابع، یگانگی نهاد و نفوذ مدیر همبستگی مشاهده نشد. مهارت¬های ارتباطی مدیران بالاتر از متوسط و سلامت سازمانی مدارس نیز در حد متوسط ارزیابی شد. مهارت شنود بيشترين تأثير را در پيش بيني سلامت سازماني مدارس دارد(39/0=β). اما مهارت کلامی و مهارت بازخورد توان پیش بینی سلامت سازمانی مدارس را نداشته است. نتیجه گیری: می¬توان گفت استفاده مدیران از مهارت های ارتباطی در بهبود سلامت سازمانی مدارس تأثیرگذار بوده و مهارت شنود بیشترین تأثیر را در بهبود سلامت سازمانی مدارس دارد.

مهارت‌های ارتباطی مدیران، سلامت سازمانی مدارس