علم مدیریت به دلیل ماهیت استراتژیک آن در کمک به تصمیمگیری در حوزه انسانی نسبت به سایر علوم از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که هر تصمیم در این حوزه میتواند بر اقشار مختلف جامعه، محیط و طبیعت اثرگذار باشد. از جمله طرق مؤثر به منظور وارد ساختن مباحث اخلاقی در امور انسانی لحاظ اخلاق در تصمیمگیری میباشد. تصمیمگیری در حوزه علم مدیریت بدون توجه به مؤلفههای اخلاق و مسئولیت اجتماعی واقعبینانه نیست. به منظور تبیین اهمیت اخلاق در مدیریت و نقش بسیار حساس آن در اداره امور بایستی به این نکته اشاره کرد که بسیارند افرادی که به لحاظ داشتن علم و تجربه(دانش و مهارت) مناسب احراز پست پر مسئولیت مدیریت میباشند اما به لحاظ اخلاقی نبودنِ رفتارشان قادر به اداره امور و هدایت نیروی انسانی تحت نظارتشان نبوده و گرفتار مصائب و مشکلاتی شده و در مسیر حرکت با ناملایمات و ناکامیهایی مواجه میشوند. توفیق در مدیریت نه تنها مستلزم داشتن صلاحیتهای علمی و اخلاقی است، بلکه رهبری و مدیریت حقِّ کسانی است که از چنین قابلیتهایی بهرهمند هستند اما به عللی از حق خود محروم شدهاند. بنابراین اخلاق مدیریت عبارت است از ملکات نفسانی انسان، از آن جهت که ادارۀ امور جمعی از انسانها را در نیل به اهداف معین، عهدهدار است و موضوع اخلاق مدیریت عبارت است از نَفسِ انسانِ مدیر. این نوشتار بر آن است تا به بررسی مفهوم اخلاق در مدیریت بپردازد.
کلید واژگان :اخلاق، مدیریت، اخلاق مدیریتی، نَفس، مسئولیت
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک