چکیده :

کشش قیمتی و کشش درآمدی دو فاکتور مهم در تقاضای کالاها و خدمات هستند. انرژی نیز به سبب اینکه برای خدمات انرژی تقاضا می شود، تقاضایی مشتق شده از سایر کالاها و خدمات داشته و تحت تاثیر قیمت و درآمد مصرف آن تغییر می کند. هدفمند سازی یارانه های انرژی و آزادسازی قیمتی یکی از سیاستهای اجرا شده در ایران برای دستیابی به مصرف انرژی کارا و کاهش هدر رفت منابع اقتصادی بود. در این پژوهش علاوه بر اینکه برآورد کشش های قیمتی و درآمدی 8 حامل انرژی مختلف( نفت سفید، نفتگاز، نفت کوره، سوخت جت، گاز طبیعی، گاز مایع، بنزین، برق) پرداخته شده، تاثیر اجرای این سیاست نیز بر مصرف حامل های انرژی ارزیابی شده است. مطابق با نتایج حاصله از برآورد مدل های تجربی، شاهد کم کششی تقاضای انرژی در کوتاه مدت و بلند مدت برای اغلب حامل های انرژی هستیم. یکی از دلایل آن پایین بودن قیمت های تاریخی انرژی در ایران می تواند باشد که فاکتور های قیمتی را در تابع تصمیمات مصرف کنندگان انرژی کم رنگ نموده است. بنابر این نتایج، برای مشاهده تاثیرات معنادار آزادسازی قیمت های انرژی بر مصرف انرژی نباید تنها به دوره های کوتاه مدت استناد نمود با این حال در همین مدت زمان اندک پس از اجرای برنامه، شاهد کاهش رشد مصرف انرژی هستیم.

کلید واژگان :

تقاضای انرژی- هدفمندسازی یارانه ها- کشش قیمتی- کشش درآمدی- آزادسازی قیمت های انرژی



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک