چکیده :

ادراک، درک محسوسات است. درک معناها نعمتی است از سوی خداوند متعال که به هر يک از انسان‌ها بر مبنای ويژگی‌هايشان بخشيده شده است. زمان و مکان دو عنصر نامحدود فطری انسان‌اند که در شکل‌گیری مقتضيات نقش مهمی دارند. به عبارتی قوانین ترافرازنده روی طبقه مفاهيم تاثیر می‌گذارند و در شرایطی که این طبقه مفاهیم خرد ناب را به وجود می‌آورند قوه خیال انسان صحنه‌هایی را باز تولید می‌کند و توسط درک انسان به ادراک حسی می‌رسد که همه این سلسله تشکیل صور مجاز توسط اصول خرد ناب ایجاد می‌شود. از ديدگاه انديشمندان خرد ناب دائما در حال فریب دادن انسان می‌باشد. فهم نمادها به معني كشف دانش از پيش موجود و جهان شمول نيست، بلكه به معني تفسير، ساختن و تصرف احتمالات حركتي است كه خود را به اشكال گوناگون و غالبا مبهم نمايان مي‌سازند. همان فهمی که در چرخه هرمنوتيكي روي مي‌دهد و كار اصلي آن توليد معناست. براي توليد يك چرخه هرمنوتيكي بالقوه بارور، شخص مي‌بايست با نگرشي سخاوتمندانه به استقبال کنش‌ها برود و بدان يك حقيقت موقت اعطا كند.

کلید واژگان :

پست‌مدرنيسم، ژرفای دانش، تخيل ادراکی، پرکتيکال، نوفهمی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک