چکیده :

از آن جایی که طبع موزون یک عطیّه و استعدادی خدادادی و فطری است و کسب و تحصیل در پیدایش آن دخالتی ندارد - هر چند اکتساب می¬تواند در تقویت و رشد این استعدادِ فطری، مؤثّر باشد - هر کسی به عالم شاعری راه ندارد و شعر، سخنی فرامعمولی است که توجه مخاطبان را به خود جلب و این باور را در بین آنها تقویت می¬کند که با توجه به این که زبانِ شاعر با زبان محاوره¬ای آنها تفاوتهای فاحشی دارد و هر کسی نمی¬تواند این نوع سخنان را تقلید و بیان کند؛ بنابراین باید سرچشمه¬ای بیرون از وجود شاعر داشته باشد. در زمانها و جاهای مختلف به این سرچشمۀ آفرینش شعر به شکلها و نامهای گوناگون اشاره شده است. نظر به این که مولوی یکی از شگفتی¬ها و نوادر خلقت است و اثر معروفش مثنوی معنوی نیز کتابی عادی نیست و مولوی در جای جای این شاهکار ادبی و عرفانی، خود به اشکال گوناگون به این مهم اشاره می¬کند که این خود او نیست که مثنوی را می¬سراید، بلکه گویندۀ حقیقی مثنوی، کسی دیگر است و مولوی جز وسیله و واسطه ای بیش نیست، از این رو نگارنده قصد دارد در این جستار، مثنوی را از این منظر مورد بررسی قرار دهد و یافته های خود را پیش روی خوانندگان عزیز بگذارد.

کلید واژگان :

جلال الدین مولوی، مثنوی معنوی، الهام، فرامن



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک