چکیده :

«قيد» يكي از مقوله‌هاي بحث‌انگيز دستوري بوده و هست؛ چنان‌كه در دستورهاي مختلف، ديدگاه‌هاي متفاوتي نسبت بدان ارائه كرده‌اند. اين مقاله‌ با استناد به آثار دستوري متعدد، «قيد» را از دو ديدگاه انتقادي مورد بحث قرار داده است: 1. از ديدگاه‌ نوع و نقش 2.از ديدگاه ساختمان. 1. از ديدگاه‌ نوع و نقش: عده‌اي از دستورنويسان قيد را هم يكي از انواع كلمه‌ به‌شمار آورده‌ و هم يكي از نقش‌هاي دستوري دانسته‌‌اند. اين دسته در تدوين مباحث مربوط به قيد، مبحثي را هم به قيدهاي مختص و مشترك اختصاص داده‌اند. قيدهايي را كه در محور افقي و عمودي جمله‌ها، هويّت واحدي دارند، قيد مختص دانسته‌ و قيدهايي را كه در محور افقي جمله‌ها قيد، ليكن در محور عمودي، يكي از انواع ديگر كلمه، مثلاً اسم، فعل، صفت و... هستند، قيد مشترك‌ خوانده‌اند. پس، ازاين‌ ديدگاه‌، قيدهاي مختص مربوط به نوع، و قيدهاي مشترك، مربوط به نقش‌اند. در مقابل، عده‌اي ديگر براي قيد نقشي قايل‌ نشده‌ و آن‌را فقط در مقوله‌ي نوع گنجانده‌ و قيدهاي مختص و مشترك‌ را از ديدگاه‌ ساختمان گروه‌ قيدي به بحث كشانده‌اند. 2. از ديدگاه ساختمان‌‌: آنان‌كه قيدها را به مختص و مشترك تقسيم‌ كرده‌اند، ساختمان قيدها را به‌طوركلّي‌ در چهاردسته‌ جاي داده‌اند: الف) ساده‌ ب) مركب پ)گروه يا عبارت‌ قيدي ت) جمله‌هاي قيدي، و بدين‌ترتيب، ميان انگيزه‌هاي تقسيم‌بندي قيد تمايز قايل شده‌اند. در مقابل، آنان‌كه قيد را فقط در مقوله‌ي نوع گنجانده‌ و براي آن نقشي قايل نشده‌اند، گروه قيدي را از نظر ساختمان دو نوع دانسته‌اند: الف) نشانه‌دار ب) بي‌نشانه؛ و قيدهاي مختص و مشترك‌ را مثل: فقط، هرگز، خندان، افتان و خيزان و...، جزو قيدهاي بي‌نشانه ذكر كرده‌اند. علاوه‌ بر اين، در تقسيم‌بندي قيدها از نظر ساختمان، دوباره‌ آن‌ها را از لحاظ اجزاي سازنده‌ به: الف) ساده ب) مشتق پ) مركب ت) مشتق- مركب، تقسيم‌ كرده‌اند و «فقط‌ و هرگز» را جزو قيدهاي ساده، «خندان» را به‌دليل نشان‌«ان» مشتق، و «افتان و خيزان» را به‌دليل نشانه‌هاي مركب و مشتق(افت/خيز+و+ان)، مشتق- مركب‌ به‌شمار آورده‌اند. اين تقسيم‌‌بندي‌ها تناقضي آشكار را در درون‌ خود جاي داده‌اند كه براي روشن‌شدن‌ آن‌ لازم است به‌طور كامل مورد بررسي قرار گيرند.

کلید واژگان :

قيد، قيد مختص و مشترك، ساختمان قيد.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک