چکیده :

جنبشهای اجتماعی یکی از واقعیت های اجتماعی(social facts) است که در قرون اخیر به عنوان یکی از ویژگی های بارز زندگی مدرن از لحاظ زمینه و علل شکل گیری آن، توسط اندیشمندان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. یکی ازصورتهای این جنبشها در سالهای اخیر در کشورهای اسلامی – عربی منطقه بوقوع پیوست که با توجه به ماهیت اسلامی – ارزشی آن توسط رهبر معظم انقلاب تحت عنوان "بیداری اسلامی " نام گرفت. دقت در شعار ها، اهداف ،حرکتها و نحوه ی بسیج همگانی ، آن را از سایر حرکتهایی که در جهان غرب تحت عنوان جنبش تسخیر وال استریت، جنبشهای ضد سرمایه د اری، جنبش ضدنژادپرستی و جنبش سبز نام گرفته، متمایز کرده و گویای ماهیت "پسا مادیگری" این خیزش می باشد که قبل از آن در جریان انقلاب اسلامی روی داده بود. این تحقیق با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا و با تکیه بر جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف و تفسیر آنها به بررسی تاثیر گذاری و همانندی موجود بین این دو واقعیت اجتماعی (انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی منطقه) پرداخته و در این راستا برای چهارچوب نظری از نظریه سیستم های برتلانفی سود جسته است که نتایجی بدین قرار بدست آمده : در تمامی تحرکات و تغییرات اجتماعی چه ازنوع آرام (رفرم) و چه بنیادی(انقلابات )، ارزشها و باورها نقش عمده ای ایفا کرده است. اتحاد و همدلی به عنوان یکی از مولفه های اساسی پیروزی انقلاب اسلامی، سر لوحه احزاب و جریانهای مختلف کشورهای منطقه قرار گرفته و محرک جریان بیداری اسلامی شده است. آرمانهای آمریکا و اسرائیل ستیزیِ انقلاب اسلامی، در شعارها و پلاکاردهای انقلابیون بیداری اسلامی مشاهده می شود.

کلید واژگان :

انقلاب اسلامی، نظریه سیستمها، بیداری اسلامی، ارزشهای دینی ، قانون اساسی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک