چکیده :

حکایت جدال مُدّعی با سعدی درگلستان، یکی از آثار بزرگ و جاودانه¬ای است که جاذبۀ زیادی برای تدریس، نقد و بررسی در طی روزگاران داشته و همین موضوع به نوعی، باعث ثبات و قداست این اثر ادبی در طول اعصار و قرون شده است. پرسش اصلی این نوشته آن است که آیا تمایل ادیبان، پژوهش¬گران و منتقدان علوم مختلف، برای استناد و تفسیر این اثر جاودانه، غالباً به خاطر آن بوده است که این اثر با شیوۀ نقد و تفسیری¬که ایشان داشته¬اند؛ هم¬خوانی بیش¬تری داشته است؟ یا خود اثر، برای نقد، تفسیر و بررسی، زمینه، ظرفیّت و جاذبۀ زیادی داشته است؟ مسلّماً منتقدان به تفسیر آثاری گرایش دارند که بیش¬تر با نظریّۀ نقّادانۀ موردکاربردشان، تناسب داشته باشد. بنابراین تعیین نوع نظریّۀ نقّادانه¬ای¬که مُفسّران برای نقد این حکایت برگزیده¬اند؛ هدف اصلی این جُستار است. یافته¬های این تحقیق، نشان می-دهد اغلب پژوهشگران، این حکایت را بر اساس نظریّۀ قرائت طبق راهِ خواب، بررسی کرده¬اند.

کلید واژگان :

اثر بزرگ، حکایت جدال مُدّعی با سعدی، قرائت طبق راهِ خواب، نظریّۀ نقّادانه



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک