چکیده :

حضرت امام خمینی(ره)، « ولایت فقیه » را به عنوان دکترین سیاسی خود، در هدایت و رهبری انقلاب اسلامی ایران برگزید و از همین رو، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خبرگان قانون اساسی، آن را به عنوان محوری ترین نهاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، به رسمیت شناختند. جایگاه ولایت مطلقه ی فقیه و اختیارات رهبری، از جمله ی چالشی ترین موضوعاتی است که در سه دهه ی گذشته، برای درک ماهیت آن، به عنوان مطالعه ای بنیادین در عالی ترین نهاد نظام سیاسی کشور، در کانون توجه محافل علمی و جریان های سیاسی و حقوقی، قرار داشته است. این نظریه، بر اساس آثار متعددی از فقهای متقدم و متأخر، در حوزه ی فلسفه و نظریه ی سیاسی، جایگاه والایی را برای فقیه قائل است، تا جایی که او را در امر اداره ی جامعه، در مرتبتی می نشاند که حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه ی طاهرین(ع) واجد و حائز آن بوده اند. این مقاله، به این سئوال پاسخ می دهد که آیا در حوزه ی حقوق اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه، با همان جایگاهی که در حوزه ی فلسفه و نظریه ی سیاسی، توسط فقها تبیین شده است، تحقق دارد و یا این که متفاوت از آن است. مقاله با کنکاش در اصول متعددی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سرانجام اثبات می کند که حوزه ی حقوقی مربوط به جایگاه و اختیارات رهبری در قانون اساسی، تابع حوزه ی فلسفی و نظری اصل ولایت مطلقه ی فقیه بوده و از این جهت، بین جایگاه رهبری و اختیارات او، انطباق کامل موجود است.

کلید واژگان :

اسلام، ولایت مطلقه ی فقیه، فقه اسلامی، قانون اساسی، جایگاه، اختیارات.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک