(بررسی تاثیر قابلیت استراتژی های کسب وکار بر عملکرد با نقش تعدیل کننده مدیریت دانش (مطالعه موردی : گروه خودرو سازی سایپا. )

قرن 21 ، عصر اقتصاد دانش محور است که فرآیندهای دانش محور در شرکتها منجر به بهبود عملکرد آنها خواهد شد. اینکه چگونه شرکتها می توانند تواناییهای سازمانی خود را برای ارتقاء سطح عملکرد داخلی و رقابت خارجی از طریق ایجاد مدیریت دانش در سازمان ، افزایش دهند مسئله ای بحث بر انگیز است که در این مطالعه سعی شده است به بررسی آن پرداخته شود.پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر قابلیت های استراتژی های کسب وکار بر عملکرد با نقش تعدیل کننده مدیریت دانش در گروه خودرو سازی سایپا. به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از مدیران سرپرستان وکارمندان واحدهای مرتبط با موضوع پژوهش ماننند برنامه ریزی فروش وبازرگانی گروه خودروسازی سایپا بودند که طبق آمار مأخذوه تعداد این افراد به 445نفر می رسید.بر اساس فرمول کوکران، برای جامعه ای به این حجم، به حداقل 207 نمونه آماری نیاز بود که البته در این تحقیق، 210 نفر با روش نمونه برداری طبقه ایی به عنوان نمونه های آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق، از پرسشنامه ای مشتمل بر 51 گویه استفاده گردید. روایی این پرسشنامه به دو روش صوری و تكنيك تحليل عاملي تأیيدي، و پایایی آن نیز به روش آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای spssو pls استفاده شد. گفتنی است که این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ شیوه گرد اوری اطلاعات توصیفی می باشد . نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در جامعه تحت مطالعه، فرایندهای مدیریت دانش نقش تعدیل کننده ومیانجی در تاثیرگذاری استراتژیهای کسب وکار بر عملکرد مالی وارتباطی، سازمان دارد

مدیریت دانش،عملکرد،استراتژی ،کسب وکار