چکیده :

مسئله و راه حل: با اين پيش‌فرض كه تدوين نظريه‌هاي اساسي در تربيت‌اسلامي -به منظور سازمان‌دهي و تسهيل عمل تربيت- از طریق كنجكاوي و غور فلسفي و تحليل معناشناختي يك يا چند مفهوم اساسي برآمده از متون موثق اسلامي و بررسي اهميت، نقش و ارتباط معنايي آن‌ها با يكديگر و با ساير مفاهيم امکان‌پذير است، اكنون مسئلة مقاله حاضر اين است كه «چنين تلاشي، چرا و چگونه بايد صورت بگيرد؟» و «اين تلاش چه تأثيري بر مديريت آموزشي دارد؟» برای حل مسئله، مباحث این مقاله در قالب چند محور اساسی ارائه می‌گردد: در بخش اول، چند گزاره پيرامون تعليم‌وتربيت مطرح مي‌شود. مطابق اين گزاره‌ها، اول اين كه "تربيت، گذار از نظر به عمل است" و مربي در تاروپود نوعي قدرت اجرايي است که از طريق آن مي‌کوشد انديشه‌هاي فلسفي خويش يا ديگر فلاسفه را به رفتارهاي مشهود تبديل کند و آنها را در زندگي واقعي بکار بندد؛ دو ديگر اين كه "اصلي‌ترين وظيفة فلسفة تعليم‌وتربيت، نظريه‌پردازي تربيتي یعنی ايجاد پيوندي راسخ ميان انديشه و عمل تربيتي در قالب نظريه‌پردازي تربيتي است"؛ سوم اين كه "نظرية تربيتي، تجلي پيوند نظر با عمل تربيتي است." در همين بخش این مدعا توجیه می‌شود كه مديريت آموزشي تلاشي عقلاني در قالب اقدامات مداخله‌گرانه براي جامه عمل پوشاندن به انديشه‌هاي تربيتي بشمار می‌آید و به همين دليل بشدت و كاملا وابسته به نظرية تربيتي است و نمي‌تواند از آن فارغ باشد. بنابراين تمامي قواعد و اصول حاكم بر تعليم‌و‌تربيت -به عنوان يك دانش گسترده- بر مديريت آموزشي نيز حاكم است. در بخش ديگر، گزاره‌‌هايي پيرامون شرايط تحقق نظريه تربيتي اسلامي مطرح مي‌شود. مطابق اين گزاره‌ها اول اين كه "فلسفة تعليم‌وتربيت اسلامي مولد نظرية تعليم‌وتربيت اسلامي است" دو ديگر اين كه "نظرية تربيتي اسلامي، نظريه‌اي خاص با ويژگي‌هايي متمايز است". در اين بخش همچنين شروط لازم و کافي براي تحقق نظرية‌تربيتي‌اسلامي مورد بحث قرار مي‌گيرد و به اين سؤال كه «آيا در ميان امت اسلامي، براساس مکتب تربيتي اسلام مندرج در قرآن و احاديث، نظرية تربيتي مدون و معيني وجود دارد؟» و «براي تحقق چنين نظريه‌اي چه شروطي وجود دارد؟» پاسخ داده مي‌شود. در اين زمينه نگارنده معتقد است كه شرط کافي براي تحقق نظريه تربيتي اسلامي عبارتست از تلاش براي يک سازمان‌دهي و نظام‌سازي مجدد؛ يعني برگردانِ آن چه در تعاليم تربيتي اسلام بصورت پراکنده -و البته با منطقي خاص- در منابع وثيق اسلامي وجود دارد، به زبان نظامی يک‌پارچه و قابل فهم براي علماي تعليم‌وتربيت و مربيان. اين زبان مشترک مي‌تواند همان بکارگيري روش و تفکر فلسفي در نظريه‌پردازي تربيتي قلمداد شده و تجلي آن بويژه در مفهوم يا مفاهيم اساسي بناکنندة فلسفة تربيتي و نيز نظريه و روش اساسي تربيت هويدا باشد. در بخش ديگر مقاله به روش‌شناسي نظريه‌پردازي در تربيت اسلامي و -به تبع- مديريت آموزشي آن پرداخته مي‌شود. در اين بخش معناي نظريه‌پردازي بر اساس مفاهيم اساسي شكافته شده و به تجربه نگارنده در اين زمينه اشاره مي‌گردد. مفروضات معرفت‌شناختي نظريه‌پردازي در تربيت اسلامي، محدوديت‌هاي معرفت‌شناختي، برخي تصميمات روش‌شناختي به هنگام نظريه‌پردازياين زمينه مطالب اين بخش را تشكيل مي‌دهند. و در نهایت مهمترين دستاورد مقاله حاضر تبيين اين نكته است كه براي رفع نقايص عمل تربيت، بايد بيش و پيش از هر چيز به نظر و -به تبع- نظرية تربيتي انديشيد زيرا بي‌هيچ ترديدي نارسايي‌هاي احتمالي موجود در مباني نظري تربيت، در مرحلة تحقق عملي آن نيز آشکار خواهد شد. اين قاعده در تربيت اسلامي -چونان نظريه- و مديريت آموزشي مرتبط با آن نيز جاري است.

کلید واژگان :

نظريه پردازي، تربيت اسلامي، نظريه، عمل، نظرية تربيتي اسلامي، فلسفة تعليم‌وتربيت اسلامي، مديريت آموزشي، روش



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک