چکیده :

یکی از مباحث مهم و چالشی در حوزهی فلسفه، بحث حرکت میباشد. برخی از فیلسوفان پیش از سقراط مانند هراکلیتوس، وجود اضداد بین پدیدهها و کشف رابطهی تضادی را کشف حرکت میدانست، اما پس از وی پارمنیدس با طرح استدلال عقلانی، به شناخت عقلانی در برابر شناخت حسی همت گماشت و روش استدلالی عقلانی را در برابر شناخت حسی پایهگذاری نمود. پس از سقراط، شاگرد وی افلاطون علم را فقط به امور ساکن و پایا محدود مینمود. پس از افلاطون و با پیدایش اندیشههای ارسطو، وی با ابداع مفاهیم ممکن، قوه و جوهر به تبیین حرکت میپردازد. اندیشههای فلسفی ارسطو توسط شاگردان وی بسط و گسترش یافت. تا جایی که حتی در برخی حوزهها گوشههایی بر اندیشههای وی افزودند. یکی از افرادی که در باب حرکت دیدگاههای نوآورانهای داشته است، ملاصدرا میباشد. وی حرکت را به جوهر تعمیم داده و حرکت جوهری را به عنوان یک موضوع نوین مطرح نموده است. در این پژوهش اندک تلاش شده است تا با روش کتابخانهای )توصیفی تحلیلی( مسئلهی صیرورت و حرکت جوهری با تکیه بر رویکرد تاریخی تبیین شود.

کلید واژگان :

قوه، فعل، صیرورت،حرکت، حرکت جوهری



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک