اگرچه موضوع يادگيري مقولهاي است كه عمدتاً در سطح فردي نمود مييابد. اما در دنياي اقتصاد نيز مقوله يادگيري را ميتوان به سطح بنگاههاي اقتصادي تعميم داد. بنگاههاي اقتصادي نيز مانند افراد در طول زمان از رفتار ساير بنگاهها ياد ميگيرند و يا به صورتي منفعل عمل نموده و از رفتار ساير رقبا تأثير نميپذيرند. تجلي چنين يادگيري يا عدم آن را نيز ميتوان در تغييراتي كه با گذشت زمان از رفتار بنگاهها هويدا ميشود، دنبال نمود. بر اين اساس، اين مقاله ميكوشد تا مقوله يادگيري را به جاي سطح فردي در سطح بنگاههاي صنايع توليدي ايران بررسي نمايد. اين بررسي نيز بر اساس تغيير در توزيع اندازه بنگاههاي جديدالورود سالهاي 1375 تا 1378 صنعت توليد محصولات كاني غيرفلزي به عنوان يكي از پر اهميتترين صنايع توليدي ايران با معيار اشتغال صورت گرفته است. با بررسي توزيع اندازه بنگاهها بر اساس دو توزيع لگنرمال و پارتو، نتايج اين پژوهش نشان داده است كه توزيع اندازه بنگاههاي اين صنعت از توزيعي خاص تبعيت نميكند. بنابراين و با اين معيار، بنگاههاي صنعت كاني غيرفلزي از الگوي يادگيري منفعل پيروي نمودهاند. از نگاه سياستگذاري، اين يافته نشاندهنده لزوم توجه به مقوله يادگيري در سطح بنگاه به عنوان يكي از اصليترين روشهاي حمايتي در بخش صنعت است.
کلید واژگان :یادگیری منفعل، یادگیری فعال، توزیع اندازه بنگاه ها، صنایع تولیدی ایران
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک