در اين مقاله نخست سماع و دلايل گرايش مولوي به آن و نيز نظر صاحب نظران، اعم از موافقان و مخالفان در مورد سماع و رد و قبول آن از طرف عده اي، بررسي شد. و سپس همنشين هاي سماع، كه بسامد بالايي داشتند، در محور همنشيني جمله مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، و مشخص شد که مولوی به خاطر علاقۀ وافری که به سماع داشت آن را با واژه¬هایی از قبيلِ جان، آلات موسيقي، مجالس شادي، مجالس شراب و مستي همنشین می کند، تا از اين رهگذر، هم ديدگاه و تفكر خود را در بارة سماع، بیان کند و هم نوع تلقي خود از سماع و موسيقي و سایر واژگان عرفانی و جهان بيني خود را براي مخاطبان واضح و آشكار سازد. البته سماع برای مولوی نوعی وصال به معشوق و پی بردن به ذات هستی و شناخت واقعی آفریدگار می باشد پس باید همراه با شادی و دست افشانی و پایکوبی باشد. مولوی به این خاطر سعی دارد همه جا سماع را با اسباب شادی و آلات موسیقی که از نظر او به عالم ماورا تعلق دارند؛ همنشین کند.
کلید واژگان :اصطلاحات عرفاني، عرفان ، سماع، تصوف، محور همنشيني
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک
جزئیات مقاله
- کد شناسه : 6149759357845438
- سال انتشار : 1395
- نوع مقاله : مقاله کامل پذیرفته شده در کنفرانس ها
- زبان : فارسی
- محل پذیرش : کنگرۀ بین المللی زبان و ادبیات
- برگزار کنندگان : دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مفتح و دانشگاه بین المللی امام رضای مشهد
- تاریخ ثبت : 1396/03/26 10:42:58
- ثبت کننده : کیومرث خانبابازاده
- تعداد بازدید : 208
- تعداد فروش : 0