چکیده :

در این مقاله سعی شده است مسئله بکارت، به مسئله¬ای فرهنگی، به مثابه یکی از شروط پاکی قبل از ازدواج در میان مردم ایران، بررسی شود. لذا شرایط عینی این مسئله که مستقیما در زمینه ازدواج و نهاد خانواده بروز می¬یابد با معنای بکارت، یا برساخت اجتماعی بکارت در نزد گروه¬های ذینفع توأمان با یکدیگر سنجیده می¬شوند؛ در این میان مسائل حقوقی و فقهی بکارت شرایط عینی ای هستند که زاییده ایدئولوژی پدرسالار و در عین حال بازتولید کننده این ایدئولوژی هستند. لذا مسئله بکارت مسئله¬ای پیچیده و چندبُعدی است و به سادگی با شعارهای تبلیغاتی دینی( و حتی ضد دینی) قابل تبیین نمی¬باشد. از آنجا که گروه¬های ذینفع بسیاری در این مسئله نقش دارند، مسئله بدل به مسئله¬ای اجتماعی می¬شود. لذا عمده کانون توجه ما در این مقاله، بحث پیرامون برساخته¬های ذهنیتی یکی از مهم¬ترین گروه¬های ذینفع این قضیه، یعنی دختران ازدواج نکرده با بازه سنی 28 تا 35 سال است. روش این مطالعه کیفی بوده و سعی برآن شده که با نزدیک شدن به دنیای پروبلماتیک این دختران، به کنه ساختارهای ذهنی این گروه ذینفع و نیز جایگاه آنها در ساختارهای عینی کلی گروه¬های ذینفع و نهاد ازدواج و خانواده پی ببریم. وجه مردم¬شناسانه کار اما در رهگذر بررسی دلالت¬های فرهنگی مسئله بکارت( چه در وجه عینی و چه در بعد ذهنی آن )نمود می¬یابد.

کلید واژگان :

بکارت، گروه های ذی نفع، خانواده، ازدواج، فرهنگ .



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک