چکیده :

در بیشتر اشعار و آثار بعد سرایش شاهنامۀ ابوالقاسم فردوسی، همانند: دیوان¬های شاعران، متون منثور، تذکره¬ها، تاریخ ادبیّات¬ها، فرهنگ¬های لغت، آثار مُحقّقان و پژوهشگران ادب فارسی، هرجا به نام «رستم» بر می¬خوریم، اغلب با جنبه¬های آرمانی، اساطیری، پهلوانی، حماسی، رزمی و صفاتی چون: دلاوری، میدان¬داری و زور بازو و سلحشوری، تاج ¬بخشی، بی¬رحمی، قتل و کُشتار، انتقام، قساوت قلب و...رستم، رو به رو می¬شویم. کمتر نویسنده و شاعری را می¬توان یافت که در شعر خود، به جنبه¬های غیر پهلوانی شخصیّت رستم اشاره کرده باشد. سؤال اصلی این مقاله آن است که آیا فردوسی در شاهنامه، به جنبه¬های غیر پهلوانی شخصیّت رستم، به ویژه جنبه¬های ادبی و هنری وی اشاره کرده است؟ این پژوهش با روش کتاب¬خانه¬ای و با رویکرد نظریّه پردازی فراهم آمده است. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد در شاهنامۀ فردوسی، علاوه بر جنبه¬های پهلوانی که در غالب آثار شاعران و نویسندگان، بدان¬ها تأکید شده است، به جنبه¬های ادبی و هنری شخصیّت رستم، اشاره شده است که پس از هزار سال، هنوز در هیچ اثر ادبی منظوم و منثور، بازتاب نیافته است.

کلید واژگان :

رُستم، شاهنامه، شخصیّت ادبی، هنری، فردوسی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک