چکیده :

هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی سیاست‌گذاری راهبردی در نهادینه‌سازی و تحقق دولت رفاه در جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی–کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 36 نفر از خبرگان و کارشناسان حوزه‌های اقتصاد، علوم سیاسی و سیاست‌گذاری بوده‌اند که با بهره گیری از روش گلوله برفی تا رسیدن به مرحلة اشباع نظری با 28 خبره، مصاحبة عمیق صورت پذیرفت. در بخش کمی نیز جهت سنجش مدل، از پرسشنامة محقق ساخته استفاده گردید که با بهره‌گیری از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای نسبی در میان 285 نفر از نمونه ها توزیع شد. در راستای تأیید روایی پرسشنامه از روش صوری و محتوایی و جهت تایید پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده‌های پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل واقع شده و در نهایت نتایج بخش کیفی نشان سیاست‌گذاری راهبردی در نهادینه‌سازی و تحقق دولت رفاه در جمهوری اسلامی ایران دارای 15 بعد بدین شرح می‌باشد: شرایط علی: (1.الزامات قانونی، 2. سیاستگذاری هوشمندانه، 3. مطالبه گری از دولت)، شرایط زمینه¬ای (4. فهم مسئولیت اجتماعی 5. فرهنگ‌سازی رفاهی، 6. نگرش و آگاهی اجتماعی، 7. قابلیت‌های کنش جمعی)، شرایط مداخله¬ای (8. حکمرانی دولتی مناسب، 9. قوام جامعة مدنی)، راهبرد (10. سیاست‌گذاری‌های میان‌مدت و بلندمدت دولت، 11. پایش و ارزیابی مستمر، 12. اقتصاد دانش بنیان، 13. حمایت از فرآیند خصوصی سازی) و پیامد (14. بسط مشروعیت دولت و 15. مدیریت بهینة بحران‌های اقتصادی- سیاسی) است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد مدل پارادایمی پژوهش، مورد تائید واقع شدند.

کلید واژگان :

الگوی راهبردی، اقتصاد، ایران، سیاستگذاری، دولت رفاه.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک