چکیده :

یکی از مهمترین مفاهیم مورد بحث در جامعه شناسی سیاسی، مفهوم دولت رفاه است که کاربست و تحقق آن در نظام های سیاسی بسیار حائز اهمیت است. اهمیت این مفهوم به میزانی است که بخش مهمی از تحقق مشروعیت نظام های سیاسی به این مفهوم پیوند خورده است به همین سبب امروزه تمامی نظام های سیاسی بخش مهمی از مساعی خود را معطوف به تحقق دولت رفاه نموده تا ضمن تلاش برای به ثمر رساندن عدالت اجتماعی، به کاهش فاصله طبقاتی، رضایت مردم از حکومت، مشارکت پذیری بالای آنان و نهایتا تحقق بخش مهمی از توسعه سیاسی دست یابند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیلی واقع بینانه از آسیب شناسی تحقق دولت رفاه در نظام سیاسی ایران می باشد. پژوهش کنونی به لحاظ هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و مدیران علمی و اساتید دانشگاهی رشته های جامعه شناسی، اقتصاد و علوم سیاسی به تعداد ۱۸ نفر می باشند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا معیارها و زیرمعیارهای مرتبط با تحقق دولت رفاه با استفاده از ادبیات موضوعی پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان شناسایی و در ادامه با استفاده از روش دلفی، غربال گری و به تایید رسیدند و سپس با استفاده از روش ANP و تحلیل آن در نرم افزار Super Decision ، فرآیند اولویت بندی معیارها و زیرمعیارهای تایید شده صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد ضعف های مهمی در حوزه های چهارگانه اقتصادی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی وجود دارند که تحقق دولت رفاه در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را با چالش مواجه نموده اند. در حوزه اقتصاد مولفه های انحصارگرایی دولت، فقدان اقتصاد رقابتی، اقتصاد توزیعی نامتوازن، ضعف شدید در خصوصی سازی؛ درحوزه سیاست مولفه های نظام حزبی نارکارآمد، ضعف نهادگرایی، ضعف در ساختارگرایی و موضع گیری های سیاسی؛ در حوزه حقوقی مولفه های ضعف در پایبندی به قوانین رفاهی، ضعف کارکردی مجلس، ضعف در فرآیند نظارت و ضعف در شفافیت و نهایتا در حوزه اجتماعی عدم اعتقاد به فرهنگ منفعت عام، ضعف شدید مطالبه گری، ضعف مسئولیت پذیری و ضعف پاسخگویی مهمترین ضعف های شناخته شده موجود می باشند.

کلید واژگان :

جامعه شناسی سیاسی ، جمهوری اسلامی ایران ، دولت رفاه ، عدالت اجتماعی ، نظام سیاسی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک