هدف پژوهش حاضر واكاوي چالشهاي آموزش علوم تجربي از ديدگاه معلمان دوره ابتدايي بود. رويكرد پژوهش حاضر كيفي از نوع پديدارشناسي است. جامعه آماري پژوهش، معلمان دوره ابتدايي بودند كه با روش نمونهگيري هدفمند انتخاب شدند. مشاركتكنندگان ١٥ نفر از معلمان ابتدايي بودند كه تا رسيدن به اشباع دادهها انتخاب شدند. روش گردآوري دادهها مصاحبه نيمه ساختاريافته بود كه پس از تايپ به مصاحبه شونده برگردانده شده تا بررسي، اصلاح و تاييد كند. بدين طريق روايي و پايايي آنها به دست آمد. به منظور تحليل دادهها از روش كدگذاري در نظريه مبنايي استفاده شد. نتايج نشان داد؛ كه تجارب معلمان از چالشهاي آموزش علوم تجربي در ٤ مقوله اصلي و ١٦ مقوله فرعي قرار گرفت. مقالههاي اصلي شامل؛ چالشهاي ساختاري، چالشهاي مربوط به معلم، چالشهاي مربوط به والدين و چالشهاي مربوط به دانشآموزان است. پيشنهاد ميشود در دانشگاه فرهنگيان براي تدريس درس آموزش علوم تجربي دوره ابتدايي از معلمان با تجربه دوره ابتدايي استفاده شود و معلمان در ابتداي سال اولياي دانشآموزان را با شيوههاي تدريس علوم تجربي آشنا كنند و جلسات همانديشي معلمان هر ماه يك بار درهر منطقه و شهرستان جهت به اشتراك گذاشتن تجربيات خود در رابطه با آموزش علوم تجربي برگزار گردد.
کلید واژگان :آموزش، علوم تجربي، معلمان، دوره ابتدايي.
ارزش ریالی : 150000 ریال
با پرداخت الکترونیک