درخواست همکاری در تکمیل پرسشنامه پایان نامه بنده
با سلام خدمت دوستان محترم . در صورت تمایل و کمک به بنده ، شما محققین می توانید از طریق لینک زیر پرسشنامه مقطع کارشناسی ارسد بنده را تکمیل کنید
https://docs.google.com/forms/d/1MMv6-pr4G8lJfYrrNkD0TFsUBLSb9G4Qshjh3GkRDko/viewform
» مشاهده ادامه مطلبآموزش روش دانلود رایگان مقالات انگلیسی و ISI
فــــــرافایل، با توجه به تجربیات مختلف کادر علمی اش در این خصوص، سعی می کند در این بخش به معرفی و توضیح چند مورد از کاراترین و بهترین این روشها بپردازد. خواهشمندیم جهت استفاده و بهره برداری سایر دوستان، اگر شما نیز روشهای مفیدی در این زمینه می شناسید، با ما در جریان بگذارید تا مطالب این صفحه اضافه گردد.
مهمترین سایتهای جستجوی مقالات انگلیسی و ISI عبارتند از:
نظرخواهی
باسلام
با توجه به دو رویکرد زیر و توجه به شرایط کشور ما، به نظر شما مدیریت در کشور ما باید چگونه باشد؟
با مطالعه سیر نظریه های سازمان و مدیریت از کلاسیک ، مدرن و فرا مدرن، از یک سو به نظر می رسد که وجوه اشتراک زیادی در مدیریت و سازمان ها وجود دارد و بدیهی است که این اشتراکات سبب فراگیر شدن بکارگیری استراتژی های موفق در مدیریت و سازمانها می شود ، بعبارتی تقلید از الگوهای موفق، مقابله با محدودیت های زمانی و مکانی و اطلاعاتی و صرفه جویی در منابع مادی و غیر مادی را برای سازمان ها و مدیران به ارمغان
می آورد. از سویی دیگر ،مدلها و الگوهای مدیریتی متناسب با شرایط و اقتضائات هر کشور و ملتی تدوین میگردند و لزوماً یک الگوی موفق در یک جامعه برای جامعهی دیگری که از مبانی و اصول فرهنگی متفاوتی برخوردار است، کارآیی ندارد. نتایج مطالعهی 10 سالهی «رونی لسم(Ronnie Lessem)»، دانشمند مدیریت روی مبانی فرهنگی مدیریت در مناطق مختلف جهان مستند علمی مناسبی برای تحلیل این موضوع میباشد. این دانشمند، مدیریت در جهان را به 4 بخش تقسیم کرده است و برای هر بخش یک ویژگی خاص و متمایز برشمرده است که مدیریت و سازمان را در ان بخش تحت پوشش قرار می دهد:
ژاپن(مشارکت)
اروپا(شایستگی)
خاورمیانه و آفریقا(متافیزیک)
آمریکا(حس برتری جویی مطلق)
این دانشمند تئوریهای مدیریت را به میوههای درختی تشبیه مینماید که در بستر خاک هر کشور (که در واقع بیانگر فرهنگ آن کشور میباشد) و متأثر از املاح موجود در آن خاک رشد و نمو نموده و ثمرات خود را در قالب تئوریها، رویکردها و ابزارهای مدیریتی در اختیار توسعه و پیشرفت جامعه قرار میدهد. در جوامعی مانند خاورمیانه و آفریقا که مباحث متافیزیکی جزءِ جدایی ناپذیر خاک و فرهنگ این کشورها و ملتها است، لزوماً تئوریهای مدیریتی ژاپنی، غربی و اروپای شمالی امکان رشد و نمو و ثمردهی نخواهند داشت. واقعیّت امر این است که متافیزیک چه در جنبهی مثبت آن (یعنی اعتقاد به ادیان الهی) و چه در جنبهی منفی آن (اعتقاد به مسایل خرافی) جزیی جدایی ناپذیر از فرهنگ و خاک کشورهای خاورمیانه و آفریقایی و برخی مناطق دیگر جهان است. رویکردهای مدیریتی در این مناطق متأثر از متافیزیک بوده و تلاش برای جداکردن آن به منزلهی تلاش برای تعویض کل خاک یا فرهنگ این مناطق میباشد. دین و اعتقاد دینی جزیی کلیدی و تاریخی از فرهنگ ایرانی است و در این میان ویژگیهای منحصر به فرد دین اسلام و مذهب تشیع در میان سایر ادیان، برجستگی و تمایز ویژهای را برای ایران فراهم نموده است. ناکامی تحصیلکردههای خارج رفته و یا حتی تحصیلکردههای داخلی مبتنی بر متون علمی ترجمهی شده از منابع غربی برای پیاده سازی بسیاری از الگوهای مدیریتی غربی در ایران در دورههای قبل از انقلاب اسلامی و حتی مقاطعی بعد از آن، در چارچوب این تحلیل قابل توجیه میباشد. عدم توجه به مبانی و تفاوتهای بنیادین در این بخش چالش اساسی ایجاد مینماید. عدم شناخت درست و کامل رویکردها و ابزارهای مدیریتی رایج در یک کشور توسط کشور دیگر میباشد. بنابراین اگرچه در ظاهر تلاش میشده است که همان رویکرد یا تکنیک مدیریتی وارد کشور شود، اما در واقعیّت، طرح ناقص و ناکارآمدی از آن به مرحلهی اجرا درآمده است.باتشکر(arshina655565@yahoo.com)
» مشاهده ادامه مطلبویژگیهای یک ازدواج سالم
جامعهشناسان و روانشناسان مختلفی در بررسی ازدواجهای سالم، ویژگیها و مهارتهایی را برای کسانیکه میتوانند روابطی موفق و رضایتبخش داشته باشند، مشخص کردند.
این افراد:
1. فلسفهای سالم از زندگی با ایدآلهای مشخص دارند.
2. دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر میشود.
3. علایق و فعالیتهای مشترک زیادی دارند.
4. از همراهی یکدیگر لذت می برند.
5. اعتمادپذیر هستند و میتوانند اعتماد کنند، صادق و در عین حال موقعیتشناس هستند.
6. به یکدیگر وابسته اند.
7. از موفقیتهای همدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین میکنند.
8. به کار یکدیگر علاقهمند بوده و به آن احترام میگذارند.
9. در تصمیمگیریها مشارکت میکنند.
10. سعی میکنند کارهای خستهکننده و یکنواختی مثل کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم جذاب کنند.
11. امید و آرزوهایی واقعبینانه مرتبط با اهدافی قابل دستیابی دارند.
12. مسئولیت تصمیمات و رفتارهای خود را میپذیرند.
13. اگر لازمه رسیدن به اهدافشان ادامه تحصیل است، صبورانه ازدواجشان را برای این منظور عقب میندازند.
14. مشکلات را چالشهایی می بینند که باید بر آن فائق آیند.
15. قبل از تصمیمگیری نهایی برای انتخاب همسر، حداقل سه مورد دیگر را نیز بررسی و به طرق غیرمخرب برهم خوردن روابط را تجربه کرده اند.
16. میتوانند با وضعیت مالی موجود خود زندگی کنند.
17. از ضعفهای خود مطلع بوده و برای تغییر تلاش موثر نشان میدهند.
18. از انتقاد به طور هوشمندانهای استفاده میکنند اما تعادل را اینطور برقرار میکنند که تحسینها بیشتر از انتقادات باشد.
19. انسانهایی «واقعی» هستند.
20. میدانند که روابط رو به رشد به افراد کمک میکند به خود مطمئنتر شوند.
21. در فعالیتهای سالم فیزیکی شرکت میکنند--خوب غذا می خورند، ورزش میکنند و به اندازه کافی می خوابند.
22. کمتر از طعنه و کنایه استفاده میکنند، کمتر غر میزنند و شکایت میکنند.
23. از حرف زدن و گوش دادن به هم لذت میبرند، حتی اگر در مورد موضوعاتی باشد که باهم اختلافنظر دارند.
24. عشقشان جنونآمیز و عجلهای نیست (بیش از ۶۰ درصد از طلاقهای زودهنگام به علت ازدواج عجلهای است که در آن زوج بسیار جوان بوده، آشنایی زیادی با هم نداشته و مدت زمان نامزدی کوتاه بوده است.
25. همدل هستند و برای برآوردن نیازهای همدیگر تلاش میکنند.
26. با هم فرار نکرده اند (80 درصد زوجهایی که با هم فرار میکنند، طلاق میگیرند.
27. به همان اندازه که دوست دارند در رابطه دریافتکننده باشند، دهنده هستند.
28. از دوران نامزدی خود برای آشنایی کامل و رشد هرچه بیشتر عشقشان استفاده میکنند.
29. به دقت مشکلات و مسائلی که برایشان پیش میآید را بررسی میکنند، معایب و مزایای همه انتخابها را در نظر میگیرند. میگنا دات آی آر.سعی نمیکنند درمورد مسائل مهم رابطهشان، با عجله نتیجهگیری کنند.
30. با احترام و محبت ازدواج میکنند نه از روی دلسوزی.
31. خانوادههای همدیگر را باوجود اشکالاتشان، دوست دارند.
32. در طول دوران نامزدی درمورد مسائل مختلف جنسی بحث میکنند.
33. از شوخی و شوخطبعی به صورتی درست و غیرمخرب استفاده میکنند.
34. از میزان محبت ارائه شده در رابطهشان راضی هستند.
35. سعی میکنند خصوصیات اخلاقی که برای همسرشان آزاردهنده است را تغییر داده و اصلاح کنند.
36. سعی نمیکنند بیش از حد به اشتباهات گذشته بپردازند، نگاهشان به آینده است تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.
37. قدرت بخشیدن دارند و از طرف همسرشان نیز بخشوده میشوند.
فوايد اجتماعی ازدواج سالم
مزاياي ازدواج براي كودكان و نوجوانان:
تحقيقات نشان ميدهد كه كودكاني كه در آغوش گرم خانواده بزرگ مي شوند برتريهاي بيشتري نسبت به سايرين دارند كه از جمله آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد: احتمال ورود آنها به دانشگاه بالاتر است.
از نظر آكادميك بچههاي موفقتري هستند.
از نظر جسمي سالمتر هستند.
از نظر عاطفي سالمتر هستند.
احتمال خودكشي در آنها كمتر است.
ناآرامي ها و ناهنجاريهاي كمتري را در مدرسه از خود نشان ميدهند.
احتمال كمتري وجود دارد كه قرباني سوءاستفادههاي جنسي شوند.
كمتر از مواد مخدر استفاده ميكنند.
كمتر مرتكب جنايت ميشوند.
ارتباط بهتري با پدر و مادر خود دارند.
وقتي ازدواج كردند احتمال طلاق كمتر است.
پيش از ازدواج حامله نميشوند و يا كسي را بارور نميكنند.
كمتر مبتلا به بيماريهاي جنسي ميشوند.
در زمان نوجواني از نظر جنسي فعال نميباشند.
در فقر بزرگ نميشوند.
مزاياي ازدواج سالم براي خانمها:
تحقيقات نشان ميدهد كه خانمهايي كه در يك ازدواج سالم هستند نسبت به خانمهايي كه در ازدواجهاي ناموفق هستند، مزاياي بيشتري دارند، از جمله:
از ارتباط خود راضيتر هستند
از نظر احساسي سالمتر هستند
از نظر مالي غنيتر هستند
كمتر قرباني خشونت، سوءاستفادههاي جنسي و يا ساير جرمها ميشوند
تلاش كمتري براي خودكشي انجام ميدهند
از موادمخدر استفاده نميكنند
كمتر دچار بيماريهاي آميزشي ميشوند
زيرخط فقر به سر نميبرند
با فرزندان خود ارتباط بهتري برقرار ميكنند
از نظر جسماني سالمتر هستند
مزاياي ازدواج سالم براي مردها:
تحقيقات مزاياي بسيار زيادي را در مورد مرداني كه در يك ازدواج سالم هستند نسبت به ساير آقايان يافته است. به نمونههاي زير توجه كنيد:
عمر طولانيتر
سلامت جسماني
تامين مالي
اشتغال بلندمدت
دستمزد بالاتر
داشتن ارتباط بهتر با فرزندان
ريسك كمتر در روي آوردن به موادمخدر و مشروبات الكلي
داشتن ارتباط جنسي رضايتبخشتر
احتمال كمتر در ارتكاب به جرم و جنايت
احتمال كمتر در ابتلا به بيماريهاي آميزشي
احتمال كمتر در خودكشي
مزاياي ازدواج سالم براي اجتماع:
زماني كه در جامعه درصد افرادي كه در يك ازدواج سالم هستند، بيشتر شود، مزاياي بيشماري نيز به همراه آن به اجتماع وارد ميشود. موارد زير از نمونههاي آن ميباشد،
داشتن شهروندان سالم از نظر فيزيكي
دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسي
بالا رفتن درصد افراد تحصيلكرده
كاهش خشونتهاي خانوادگي
كاهش آمار جرم و جنايت
كاهش بارداري در نوجوانان
كاهش ميزان ارتكاب به جرم در جوانان و نوجوانان
بالا رفتن ميزان مالكيت ملكي
كاهش ميزان مهاجرت
افزايش ارزش داراييهاي افراد
كاهش نياز به خدمات مشاوره خانوادگي.
آشنایی با 10 شاخص برای ازدواج سالم
یک ازدواج سالم و مستحکم به بخت و اقبال یا عشق مربوط نیست، بلکه نیاز به تلاش و سازگاری دارد.
برخی از عواملی که در یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمیتوانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که میتوانید با کار کردن بر روی آنها رابطهتان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که ازدواج کرده یا قصد ازدواج دارد، مهم است.
این عوامل در این 10 شاخص ازدواج سالم فهرست شدهاند:
1 برقرار ارتباط درست: زوجهای خوشبخت با یکدیگر صحبت میکنند و به حرف یکدیگر گوش میدهند. این زوجها میدانند که عوامل بیرونی که باعث حواسپرتی میشوند یا عواطف فرد اثر میگذارند، مانع ارتباط درست میشوند، و راههایی را پیدا میکنند تا هنگامی که خودشان و همسرشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند.
2برخورد با تعارضها و اختلافات به شیوه مثبت: پرهیز از بیان اختلافات و تعارضها عامل شماره یک طلاق است. روابط مستحکم زن و شهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوهای مثبت بستگی دارد.
3داشتن انتظارات واقعی: هنگامی دو نفر برای اولین بار دیدار میکنند، حداکثر تلاششان را میکنند تا خطاهایشان را بپوشانند. این شیوهای عادی است، اما زن وشوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود "واقعی" شخص بروز خواهد کرد.
روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا میکند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری میشود.
4 توجه کردن به جزئیات زندگی همسر: افرادی که ازدواجهای پایداری دارند به خوبی همسرشان را میشناسند.میگنا دات آی آر. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانیهایشان آگاهی دارند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز میکنند.
5تجربه کردن واکنشهای دوجانبه مثبت بیشتر نسبت به واکنشهای منفی: برخی از پژوهشها نشان دادهاند در ازدواجهای موفق تعداد واکنشهای مثبت 5 برابر بیش از واکنشهای منفی است. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او - چه سوالی داشته باشد، چه دست کمک به سوی شما دراز کند، چه تنها یک نگاه به شما باشد- رابطه شما را مستحکمتر میکند.
6ایجاد اعتماد: اعتماد به تدریج ساخته میشود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعدهها باعث تسریع ایجاد اعتماد میشود.
7 گذراندن وقت با یکدیگر: داشتن تجربههای مشترک راهی خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوجهایی که به انجام کارهایی میپردازند که که هر دو از آن لذت میبرند یا وادار میشوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالمتر و قویتری دارند.
8 ارزشهای مشترک: زوجهایی در شروع زندگی طیف گستردهای از ارزشهای مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند- بخت بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.
9 مسئولیتهای مشترک: هم زن و هم شوهر برایی پرورشدادن رابطهشان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیتها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی میشود.
10سازگاری با تغییر: افراد و رابطهها در طول زمان دگرگون میشوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه از انها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راههایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.
خدایا جز تو پناهی برای دلهای بی پناه نیست. تنها تو معبود منی و جز تو مرا معبودی نیست.
زمانی که در زیباییها می نگری زیباییهای خدا را بیاد آور و زمانی که مهربانی می کنی مهربانی خدا را در نظر داشته باش و با او همراه شو نه با غیر او
کامران خوش نگار
» مشاهده ادامه مطلبسير تاريخي مفهوم کارآفريني
سير تاريخي مفهوم کارآفريني را مي توان به پنج دوره تقسيم نمود: دوره اول(قرون 15و16 ميلادي) : در اين دوره به صاحبان پروژه هاي بزرگ که مسئوليت اجرايي اين پروژه ها همانند ساخت کليسا، قلعه ها، تاسيسات نظامي و... از سوي دولتهاي محلي به آنها واگذار گرديد. کارآفرين اطلاق مي شد، در تعاريف اين دوره پذيرش مخاطره، لحاظ نشده است.دوره دوم(قرن 17 ميلادي): اين دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتي در اروپا بوده و بعد مخاطره پذيري به کارآفريني اضافه شد کارآفرين در اين دوره شامل افرادي همانند بازرگان، صنعتگران وديگر مالکان خصوصي مي باشد.دوره سوم(قرون18و 19 ميلادي): در اين دوره کار آفرين فردي است که مخاطره مي کند و سرمايه مورد نياز خود را از طريق وام تامين مي کند، بين کارآفرين وتامين کننده سرمايه (سرمايه گذار) ومدير کسب وکار در تعاريف اين دوره تمايز وجود دارد.دوره چهارم(دهه هاي مياني قرن بيستم ميلادي): در اين دوره مفهوم نوآوري شامل خلق محصولي جديد، ايجاد نظام توزيع جديد يا ايجاد ساختار سازماني جديد به عنوان يک جزء اصلي به تعاريف کارآفريني اضافه شده است.دوره پنجم، دوران معاصر(از اواخردهه 1970تا کنون): در اين دوره همزمان با موج ايجاد کسب وکارهاي کوچک ورشد اقتصادي ونيز مشخص شدن نقش کارآفريني به عنوان تسريع کننده اين سازوکار ، جلب توجه زيادي به اين مفهوم شد ورويکرد چند جانبه به اين موضوع صورت گرفت. تا قبل از اين دوره اغلب توجه اقتصاد دانان به کارآفريني معطوف بود، اما در اين دوره به تدريج روانشناسان، جامعه شنا سان و دانشمندان و محققين علوم مديريت نيز به ابعاد مختلف کارآفريني و کارآفرينان توجه نموده اند.
تا دهه 1980سه موج وسيع ، موضوع کارآفريني را به جلو رانده است:موج اول : انفجار عمومي مطالعه وتحقيق در قالب انتشار کتابهاي زندگي کارآفرينان و تاريخچه شرکتهاي آنها، چگونگي ايجاد کسب وکار شخصي و شيوه هاي سريع پولدار شدن مي با شد. اين موج از اواسط دهه 1950 شروع مي شود.موج دوم: اين موج که شروع آن از دهه 1960بوده شامل ارائه رشته هاي آموزش کارآفريني در حوزه هاي مهندسي و بازرگاني است که در حال حاضر اين حوزه ها به ساير رشته ها نيز تسري يافته است.موج سوم: اين موج شامل افزايش علاقمندي دولتها به تحقيقات در زمينه کارآفريني و بنگاههاي کوچک، تشويق رشد شرکتهاي کوچک و انجام تحقيقات در خصوص نوآوري هاي صنعتي مي شود که از اواخر دهه 1970 آغاز شده است.امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا آموزش کارآفرینی در دورن دورههای دانشگاهی و توسط مؤسسات خاص مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. کانادا و برخی کشورهای آسیایی همچون فیلیپین، هند، مالزی نیز گامهای اساسی جهت حمایت از کارآفرینی برداشتهاند؛ این حمایتها شامل ارائه راهنمائیهای عملی، مشاوره، ارائه تسهیلات مالی و برگزاری دورههای ویژه در خصوص کارآفرینی در درون دانشگاهها و یا خارج از دانشگاهها میباشد که همگی این موارد انگیزه تمایل به کارآفرینی در میان دانشجویان را ارتقاء می دهد.
» مشاهده ادامه مطلب
توانمندسازی مدیران
توانمندسازی مدیران
یکی از موضوعات اساسی که مدیران در روند تحول سازمانی با آن مواجه اند توانمندسازی کارکنان است (رابینز[1]، 2001). توانمندسازی یک استراتژی سازمانی است که مسئولیت بیشتری جهت تصمیم گیری به کارکنان اعطاء می کند و مشارکت آنان را در کنترل فرآیندهای سازمان افزایش می دهد (گاوین داراجو، دیلی [2]،2004: 72). در تعریف توانمندسازی، عواملی چون انگیزش درونی، ادراک و تعهد، ساختار شغل، انتقال قدرت یا اختیار و تسهیم منابع و اطلاعات به کار رفته است (رابینز، 2001). توانمندسازی رویکردی است که در آن، رهبر کارکنان اجرایی را به عنوان جزء اصلی اثربخشی سازمانی توانمند می کند (هانالد،[3] 1997: 202). برخی صاحبنظــران توانمند سازی کارکنان را مجموعه ای از سیستم ها، روش ها و اقداماتی می دانند که با توجه به هدف های سازمان، قابلیت و شایستگی افراد را در جهت بهبود و افزایش بهره وری، بالندگی و رشد و شکوفایی سازمان و نیروی انسانی توسعه می دهند، (پاتریک لاشینگر[4]، 2006: 13). در استراتژی مدیریت سازمانی اگر توانمندسازی کارکنان وجود نداشته باشد، سازمان محکوم به شکست است. بهبود مستمر تنها هنگامی مفهوم پیدا میکند که افراد اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشند و مورد اعتماد قرار گیرند تا بتوانند از مهارت ها و توانائی های خود استفاده کنند. از دیدگاه ارگانیکی اگرچه توانمندسازی طرز تلقی و ادراک کارکنان درباره نقش خویش در شغل و سازمان است و این کاری نیست که مدیران باید برای کارکنان انجام دهند، اما مـــدیران می توانند بستر و فرصت های لازم برای توانمندتر شدن کارکنان را فراهم آورند (کانگرو کانونجو[5]،1998: 491).
» مشاهده ادامه مطلب
چند نکته برای افزایش قدرت مغز
بررسی های یک محقق هلندی از برخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد.
1. اسیدهای چرب امگا 3 که درمواد غذایی چون گردو،ماهی های چرب مانند ماهی آزاد و ساردین موجودند. این اسیدها به افزایش قدرت مناطقی از مغز که برخلق وخو نظارت دارند ، منجر می شوند.
2. عصارۀ زغال اخته، کرنبری و توت فرنگی یا آب انگور قدرت مغز را تقویت می کنند .
3. آرامش ،انضباط ذهنی ومراقبه کردن عملکرد مغزرا بهبود می بخشند وانسان را به سطوح بالاتر هوشیاری می رسانند.
4. به گفتۀ روانشناسان دانشگاه ایالتی نیویورک در آلبانی، اندرووگوردونگالوپ، ما به این دلیل خمیازه می کشیم که جریان خون بیشتری به مغز برسانیم و با خنک کردن و روحی دوباره دمیدن در آن قدرتش را افزایش دهیم.
5. محققان با استفاده ازاسکن مغز12 تردست،نشان دادند که برخی از حقه های آنان موجب رشد مناطق خاصی ازمغزشان شده است.
6.موادی که معمولاً در ادویۀ کاری استفاده میشود (مثل زردچوبه که رنگ زرد را در غذا ایجاد می کند) ،به افزایش قدرت مغز افراد مسن کمک می کند.
7. باتوجه به تحقیق دوفیزیکدان ژاپنی،صداهای ناگهانی توانایی مغز انسان را برای پردازش اطلاعات، بهبود می بخشد.
8. سراتین که از مکملهای غذایی ورزشکاران برای افزایش عملکرد ورزشی است ،قدرت عملکرد مغز را تقویت می کند.
9. افرادی که دو وعده در روز یا بیشتر،سبزیجات مصرف می کنند 35 تا 40 درصد از کاهش توانایی قدرت تفکرشان پس ازشش سال، جلوگیری می کنند و در حقیقت مغزشان پنج سال جوان تراست.
10.بررسیهای یک محقق هلندی ازبرخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد.
11. حل جدول و پازلهایی از این دست ، عملکردمغز را تقویت می کند.
» مشاهده ادامه مطلب
بی خانمان آمریکایی و یک حکایت
یک سازنده دوربین مخفی به نام ” جاش پالر لین ” به یک بی خانمان صد دلار اهدا کرد , اما سوژه دوربین مخفی او , اهدا صد دلار نبود بلکه موضوع دوربین مخفی این بود که مرد بی خانمان با صد دلاری خود چه خواهد کرد . دوربین مخفی ” جاش ” مرد بی خانمان را تا یک سوپر مارکت دنبال کرد . بعضی فکر می کردند که او حتما پولش را صرف خرید مشروبات الکلی و یا موادمخدر خواهد کرد و بعضی فکر کردند او لباس یا غذا برای خود می خرد ولی مرد بی خانمان همه را شگفت زده و شرمنده کرد , وقتی که با او با صد دلاری خود برای دیگر بی خانمانان آن ناحیه غذا و خوردنی های دیگر خرید
یاد این داستان افتادم :
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی می کرد. کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و خستگی در کند. سنگ زیبای درون چشمه دید، آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد.
در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی به حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجینش نان بیرون آورد و به اوداد. مرد گرسنه هنگام خوردن نان چشمش به سنگ گرانبهای درون خورجین افتاد. نگاهی به زاهد کرد و گفت:
آیا آن سنگ را به من می دهی؟
زاهد بی درنگ سنگ را درآورد و به او داد. مسافر از خوشحالی در پوست خود نمی نگجید. او می دانست که این سنگ آن قدر قیمتی است که با فروش آن می تواند تا آخر عمر در رفاه زندگی کند. بنابراین سنگ را برداشت و با عجله به طرف شهر حرکت کرد.
چند روز بعد همان مسافر نزد زاهد در کوهستان برگشت و تا او را دید به او گفت:
من خیلی فکر کردم تو با این که می دانستی این سنگ چقدر ارزش دارد خیلی راحت آن را به من هدیه کردی. بعد دست در جیبش برد و سنگ را در آورد و گفت:
من این سنگ را به تو بر می گردانم ولی در عو ض چیز گرانبهای دیگری از تو می خواهم.
به من یاد بده که چگونه می توانم مثل تو باشم!