حمیدرضا ابراهیم زاده حمیدرضا ابراهیم زاده
1394/02/07 12:13:33
دلایل رکود باورهای مذهبی

 

*مصاحبه

 

  مرضی بنام بی شعوری

 افیون سلامتی حقوق جامعه است. وباعث تبعیض وتهدید وفسادمی شود .

 "بی شعورها کسانی هستند که حرص مقام وقدرت دارند

 هیچ سیاستمدار،موعظه گریا پزشکی نیست که بخاطر سیاست، وعظ ،طبابت بی شعورشده باشد

 بلکه آنها بخاطر بی شعوری خودشان به سمت شغل هایی رفته اند که بتوانند بر روی مردم تسلط داشته باشند

 وبا وجود حقارت ، بردیگران حکم برانند..."

 (دکتر خاویر کرمنت. کتاب بیشعوری صفحه45)

 اغلب بچه های خوب ودغدغه دار وخوش ساخت وارزشی ما از بی برنامگی رنج می برند

  همیشه به حواشی داغ   بیش از واقعییات متن گرایش دارند

  واین نقطه ی ضعفی است که همیشه باارزشیهای بی سروسامان مشکل داریم.

  جناب عمر دومین خلیفه واولین خلیفه ی مقتول اهل اسلام به همین روزگرفتارشده بود.

  او بعداز رسیدن به منصب خلافت  فکرکرد خیلی لازمه اکتیو تر باشه

   حتی درباره نص یا متن قرآن وحدیث نبوی هم منتقد شد

  حلال خدا و پیامبرش را حرام کرد وبرعکس

  اجتهاد دربرابر نص داد

  چه شد؟

  کسوف بلندی در دانش کلام  رخ داد ونقطه تاریک وشبهه ناکی با خسوف فقاهت پدیدارشد.

 انشقاق وانفکاک عظیمی دربدنه اسلام روی داد که حضرت آقای عمر خودشم فکرشو نمی کرد

  بس که این مرد علاقه داشت همه را  یک مسیر  وطوری که دلش میخاد هدایت کنه

  نشد.

  ضررکرد.

  اسلام بیشترین ضربه را خورد.

  خودش هم بخاطر همین .استنباط ها وفشارها واستبدادها  ومحاق آرا کشته شد.

  بعدازآن خلیفه کشی باب شد.

  پس از آن جناب آقای عثمان وامام علی هم باتیغ کشته شدند.

  طبیعی است که سازمان برنامه ریزی خلافت اسلامی ناقص وناقض ومتحجر ماند .

  و ازبالادست حکومت اینقدر دراجتهاد وفتوا غرق شد که انسانیت  معاصردراسلام هم مخدوش شد.

  ادعاها زیادشد و اثبات به حداقل رسید

 وشما در تاریخ دیده اید:

 به راحتی کسی که پیامبر برایش اینهمه حدیث و روایت نقل فرمود اول  سال نو قمری وسط روز وسط  جامعه اسلامی سربریده شد آن هم وسط این همه نماز شب خوان!!!!...

 بنابراین واقعه ی  بسیار تلخ ذبح یک معصوم با هفتاد ودو نفرازبهترین ونیکوترین انسانهای  معاصر، خروجی همان دیدگاه های ناقص وناقض بود.

  امام حسین شخص ناشناس ومجهولی درمیان اذهان امت اسلام نبود، که حضور وغیابش برای مردم فرقی نداشته باشد.

  ببینید چه با ذهن ودل مردم کردند که  علاوه برکشتن  خودش وهمراهانش، زن وبچه ها یش را به اسیری بردند.

  هزینه ای که سالار شهیدان وبالتبع اسلام  برای اصلاح طلبی داد بی نهایت لازم وسنگین بود.

  امام هم می توانست مثل خیلی های دیگر باب مصلحت طلبی وتوجیه  را بازکند و مهجه اش را هزینه ندهد

  عصاره ی قلب. وجگرگوشه ها  ودلخوشی های مااز زنده بودنمان ممتاز ترند.

  وامام حسین همه ی آنهارا وجه الضمان و بهای اصلاح طلبی اش قرارداد.

  ولی درآن مقطع  مردم عصر خویش و پس ازآن آیندگان را به انسانیت وآزادگی فراخواند و...

  اصلا امام حسین درآن لحظه منفور آن اجتماع بود شخصیتش به حدی مخدوش و مشکلدار معرفی  وسم پاشی شد که ذبح کردنش راحت وبی درد سراتفاق افتاد....

 رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس   ***   گویا ولی شناسان رفتند ازاین ولایت.

 الان هم همان اوضاع هست

  وضعیت کشورهای اسلامی را بنگرید

  هیچ روزی نیست خبری از قتل وجنایت در کشورهای به اصطلاح اسلامی نشنوید

  درصدر تمام غائله ها یک ردی از اسلامیت دگرگون شده می بینید.

  داعش. سپاه صحابه. طالبان.بوکوحرام و.... باتوجیه اباطیل خود را اسلام ناب می دانند!!

  باطل به خود لباس حق پوشاند وبه نام اسلام خواهی،  انسانیت راازهرچه اسلام متنفر کرد.

 نقاب اسلامی ولی رفتار ددمنشانه

 

 کجای این افراطی گریها در قاموس اسلام ثبت ودرج شده است

  پشتوانه ی کدام یک از حرکات جنایتکارانه این نقاب داران  سیاه دل، آیه وروایتی نهفته است؟

 همواره از استنباط  واجتهادات وتراوشات خشک مغزانه ی خود بنام اسلام وبه کام شیطان فتوا داده اند.

  شیطان قول داد باهرابزاری با انسانیت بجنگد واورا ازبین ببرد.

  سربازانش هم که درستون پنجم امت اسلام  وااسلاماه می گویند.

  همه ی پله ها ی ترقی ونردبان آرمانها یشان برای قدرت رسیدن و وتسلط واستبداد وذلت انسانیت چیده شده است.

  مبارزه با این نوع از بی شعوری بسیار هزینه بر وسخت است.

  میل به حق گرایی هزینه دارد.  و هزینه اش هم بسیار گزاف است

  عده ای می خواهند دررفاه وبا آبرو زندگی کنند اصلا نیازی به هزینه دادن نمی بینند.

  می خواهند بی دغدغه در آرامش زندگی شان بگذرد. سرمایه شان بیشتر شود .

  نمازشبشان ترک نمی شود. خمس  وزکات و... می دهند ، روزه های مستحبی روضه های آنچنانی به راه می اندازند.

 حتی امر به معرف کرد ونهی از منکر کردنشان  هم به راه است.

 برای خالی نبودن عریضه به یاد همه ی امواتشان نه محض ریا ، بلکه محض وفاداری وثواب  وادای نذر هاشان سفره ی شام محرم یا دستگیری مستمندی را هم دارند.

  ودستشان هرازچندگاهی به جیب شان می رود تا  لقمه گلوگیرشان نشود.

  آبرو آبرو می کنند وبا بی آبرویی می میرند.

  گاه آیت الله  ومفتی اعظم می شوند امااز سنگ هم جامد ترند ومفت نمی ارزند.

  دکتر ودانشمند می شوند اما کودن تر مرغ ماشینی می میرند.

  کافری همان مردنِ روح فهم ودرک وبینش است.

   ودر کافری مردن دیگر چه مصیبتی است الله اعلم.

 وماادراک فی سقر لاتبقی ولا تذر لواحه للبشر... (27-29 سوره ی مدثر)

  امروز زرنگهای ما گروهی با مطالعه و هدفمندند.خودشان وآمالشان  زیر ساخت دارد.

 برای توسعه ی جامعه ی مدنی  واتصال به حکومت مهدوی هزینه ها را رصد می کنند وباظرافت هر کاری را سرجایش انجام می دهند و برنامه ی هدفمند می چینند.

  ولی گروهی هستند  که فقط  می دانند وهیچ هزینه وعملی را نمی خواهند بپردازند.

 این گروه خیلی براندازتر از احمق ها هستند

 به تعبیر نص شریف: انهم یقولون ما یفعلون  (شعرا :226)

  چون همواره دنبال مصلحت طلبی ها ومصالح  زندگی وتوجیه کردن هستند.

یه تعبیری عنصربی شعوری در خونشان فوران می کند.

  اما گروه دیگری هم هستند

  ساده دلند. نه مطالعه دارند نه سواد. اما غیرت نافذ دارند گوش بزنگ هستند.فطرتشان آلوده نیست.

   اگر گروه اول بااینها رابطه اش حسنه باشه همه چی درست میشه.

 میشه خوب ذهنشون راباشیوه ی قرآن مهندسی کرد.وتربیت پذیرند.

  اما اگراینها با گروه دیگری بنام منافقین بیفتند شرترازاینها خودشون می شوند

  چون همواره منافقین،  خشکه مذهب های دوآتیشه را خیلی دوست دارند. همیشه میشه سرشونو کلاه گذاشت...

  ای کاش زیر ساختهای اعتقادیمون به حدی درست باشه که جامعه ی ما از لحاظ تسلط به اعتقاداتشون   اینقدر فقیر و ساقط وجامد نداشته باشند

 باورهای مردم ما وامت اسلامی نباید با بازی های قدرت طلبانه تخدیر شود

 دین بازی کار بی نهایت بی شرمانه ورذیلانه ای است

 شنیده اید که نص شریف می فرماید:

 الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿الأعراف: ٥١﴾

 دین بازی وفرصت طلبی از دین ودینداری جنایت ومصیبت بزرگی است.که می تواند یک تمدن رااز هستی  ساقط کند

 هرچه قدراز ارزش باورهای ملی کاسته شود به همان نسبت  به قهقرا وخودباختگی های اعتقادی ومذهبی نزدیک تر  خواهند شد

  یکی از بدترین مشکلات ایران امروزما همین هست

  مردم به علما کم توجه شدند.وعلما از دردها ی مردم کمتر می دانند .

اختلافهای کلامی وتبعیضهای زیستی واجتماعی وفرهنگی واقتصادی زیاد شده است.

جامعه شناسان ما محلی ازاعراب ندارند .علمشان غریبه هست.

  حقوق دانها را در دانشگاه  لای کتابها باید گیرآورد.

  مردم به علما بدبین شدند. درصدی که ماندند  گاه افراطی اند و می شود گولشون زد ومنفجرشان کرد.

  درصدی هم  می خواهند به هرقیمتی زندگی کنند.

  باقی مانده ها یا می خواهند منزوی باشند وکاری به کارکسی نداشته باشند یا اینکه  گمنام بمانند وکارشونو پیش ببرند

  طبیعی است که امام زمان هم نمی تواند باهاشون حرف بزنه.

  چون انگار نیازی به امام ندارند

  اینا هنوز نیازشون پول و ...هست

  خوب آقا بیاد چیکار؟ اونم بگیرند وسط روز به اتهام  الحاد وفتنه گری سلاخی کنند؟

  یا بایداز جهل وخامی در تنور بینش ودرک پخته بشوند.

یا از تب بی کسی وتعب بسوزند وباعطششان آب حیات را مطالبه کنند .

تا دراین صورت حکم ظهور ابلاغ شودو امامشان بیاد و بتونه باهاشون دیالوگ کنه.

  کاری که امام حسین نتونست بکنه. اونجا اصلا مردم دلشون نمی خواست صدای امام حسین را بشنوند!

  خوب همه ی اینها توش یه دنیا حرف هست.

  رفتار دعای فرج  وندبه خوانهای ... بی شباهت با رفتارمردمی که نامه ی فدایت شوم برای امام حسین نوشتند نیست.

  بنابراین باید اعتمادمان واعتقادمان را نسبت به امام ونیازمان به ایشان و دین وباورهایمان بالاببریم

  برای زندگی کردن در جامعه مهدوی باید هزینه های گران بدهیم.

  برای ادعاهای هرشبمان کنار بخاری وکولر که آی مهدی بیا . بایدپاسخگو باشیم وحاضربه پرداختن هزینه شویم

  مهدی می آید اما نه با دعای شکم پری وبه قصد ثواب بردن ما.

  مهدی می آید نه با  آوازه خوانی ریاکاران.

  مهدی می آید وقتی که دل وجانمان مهدی را بپذیرد

 وقتی خسته تر از عاشق دلخسته شویم

  من مطمئنم او به زودی می آید.

 او می آید وآمده است وما باید زاویه ی دیدمان رابرای درک ظهور اصلاح کنیم.

  اگرما اعتماد کنیم واعتقاد داشته باشیم. همین الان هم می توانیم ایشان را ببینیم.

چون حی و حاضروناظر است.

  ظهورش یعنی تغییر دادن زاویه دید مان.

 باید بدانیم درکدام زاویه ایستاده و دقیقا سرمان بطرفش کنیم تا رویت حاصل شود...

  والی الله المصیر

 

حمیدرضاابراهیم زاده    9 اسفند1393

 

* مصاحبه

http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ است

می پسندم دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
حمیدرضا ابراهیم زاده حمیدرضا ابراهیم زاده
1394/02/07 12:11:45
آسیب شناسی عدم رویکرد نسل نو به نصوص دینی

 * مصاحبه 

 سوال چند وجهی خدمت حضرتعالی دارم :

 ترتیب بیان حقوق در این رساله، حق الله، حق النفس و حق الناس است، در حالی که اغلب بیان می شود.

حق الناس مهم ترین وجه حق است.

در اندیشه امام سجاد علیه السلام کدام یک از حقوق بر دیگری تقدم دارد و هدف ایشان از بیان چنین ترتیبی در رساله شان چه بوده است؟

 گاهی گفته می شود جامعه غرب، جامعه ای اخلاقی است و جوامع مسلمان چندان اخلاقی نیستند. با توجه به متون و آموزه های اسلامی که اغلب به رعایت اخلاق تاکید دارند و پیامبر(صل الله علیه و اله) نیز خود را مبعوث برای تکمیل اخلاق معرفی می کند، چرا در جامعه امروز، همین رساله حقوقی که اجرایش اخلاقی شدن جامعه را به دنبال دارد، جدی گرفته نشده است؟ آیا اخلاق باید قانونی شود یعنی باید در قالب قوانین مدنی تعریف مشخصی شود تا جامعه به سوی اخلاق حرکت کند؟

 

- باسلام وعرض ادب وارادت خدمت شما پژوهشگر محترم وهمه دوستان عزیزم در مجله ی حاضر وهمه مخاطبانی که در حال حاضر ودرآینده  این مباحث را مورد دقت نظرخود قرارمی دهند

 

باتوجه به مقدمه ای که عرض کردم امام زین العابدین منحصربه امام زمان ومکان عصر خودشان نبودند وامامتشان همچنان اکتیو و بروز هست

 

وهمانطوری که خودتان فرمودید علل بعثت تکریم حق انسان است

 اگر حق  مخلوق ادا نشود حق خالق ادانشده است.

لم یشکر المخلوق ولم یشکر الخالق - امام رضا (ع)

 خودشناسی ودرون بینی مقدم است برخدا فهمی.

 حق الناس بدوا  دراولویت است. انسانها در پروسه ی تکامل  برمدار محدود جاده کمال حرکت می کنند

 وبدون استقامت وپایداری این مسیر طی نمی شود

 تعجب می کنم که دراغلب تفاسیر وترجمه ها از صراط المستقیم به راه راست  اشاره می شود.

درصورتی که صراط المستقیم  نه راه چپ ونه  راه راست است.

مستقیم از استقامت می آید که بمعنای پایداری در حرکت برمحور راه وسط هست

 کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس.(بقره 143)

دین حنیف. امت میانه رو.

همه ی واژه های کلیدی وتاکیدی از تعادل در روش پندار وگفتار وکردار  سخن به میان آورده اند.

ولذا اغلب درهمین ابتدای امر با مشکل قرائتهای به رای دینی مواجه می شویم.

 راه نصارا؛  نسبت دادن  پیامبر به پسر خدا یی بود.

همانگونه که اکنون  پسر انسان  به نام پسر خدا شهره است.

 راه یهود؛ کشتن پیامبران  و قتل وهتک جان ومال وناموس پیامبران بود.

 اسلام ازهردوراه نصارا ویهودیت انتقاد می کند.

 ودر مورد مغضوب وضالین همین عیب را بر صراطهای آنان می گذارد

عبارت : لاشرقیه ولاغربیه

درآیه ی  35 سوره نور ازهمین چپ وراست که عرض کردم بحث می کند

 بدیهی است که اهل اسلام نه ازاین طرف بام ونه آن طرف بام می افتد

 وبعثت  نبی اکرم بااین نگرش شکل پذیرفت. وانسان قلب توجهات هست.

وقلب انسان نیز محور توسعه  اسلامی است.

 ادای حقوق بشر. دراسلام وسراسر احکام قران اظهر من الشمس است، که مقدمه ی پیگیری حق خداست.

 آیات الاحکام مبین عرایض بنده است. از احکام دیات. ارث گرفته تا شیر دادن وقرض وقصاص ونصاب وزکات  و...

 اما چرابه رساله حقوق بی توجهیم؟!!

 چون به حقیقت امامت شیعه کم توجهیم

 چون اسلام ما اغلب پاره وقت هست

 چون مسلمانی ما آگاهانه نیست وخدشه پذیر است.

چون برای بدست آوردن حقیقت گوهردین به خود زحمت تحقیق نداده ایم

 چون هیچ بینشی را برای فهم مسلمانی خود در نظر نگرفتیم وازاسلامیت جز نام ونشانه ای هیچ نمی ماند

چون اصلا هیچ بصیرتی نافذی  نسبت به دینمان نداریم.

وگرنه در نهاد شیعه چیزی بنام  شکست وتعامل دربرابر فقر. فساد وجود ندارد.

 شیعه اصالتش با رفض و رکود وفقر فکری وفرهنگی واقتصادی واخلاقی مخالف است.

 اگر اهل تفقه باشید ، امام باقر فرمودند :

اگر جوانی از شیعیان راببینم که فقه نیاموخته باشد (فهم دینی نداشته باشد)خودم ادبش می کنم

(میزان الحکمه ج 4 ص1401)

آداب فقه فهمی یعنی تحت تربیت درست قرارگرفتن. تفقه برای همه مسلمین لازم است

اذا ارادالله بعبده خیرا فقهه فی الدین وزهده فی الدنیا وبصره عیوبه:

ازرسول خداست که فرمود اگر خدا چشمداشت خاصی به بنده ای  داشته باشد اورا به فهم دینی و بینش عیبهایش وا می دارد

(نهج الفصاحه 143-ترجمه پاینده)

درحقیقت با گمان به توسعه یافتگی دانش ؛ ما هرچه را داریم از بیگانه تمنا می کنیم

چه شده است که جدیدا: ازوین دایر و واسوانی وتریسی ودبی فورد و...حرف شنوی داریم .!!

امااز جملات کوتاه امام سجادمان  فراری هستیم!!

چون هیچ مترجمی  نیامده لله وبالله برای امام سجاد خوب کارکند.

اگر هم امده انگارخواست ادای تکلیف کند وبرود وثواب ببرد یا فقط کاری کرده باشد.

کمترین هنروظرافتی که هم شان متن ونص اصلی باشد در بیان وترویج آثارمعصومین چه در ترجمه و چه دربلاهت وبلاغت ونشر درنظر گرفته نمی شود.

به همان سبک هزاروچهارصد سال پیش کاررا ترجمه می کنند . ومتن همچنان ثقیل وانمود می نمایاند.

 ودر صفحه آرایی وفنون نشر هم ناشیانه ترین  وارزان ترین وسبک ترین  سیاق نشررا انتخاب می کنند.

وکار  ترویج  طریقه معصومین علی رغم داشتن زیبایی های محیر العقول، بخاطرعدم بکارگیری جذابانه هنرهای ترویجی ازکار بازمی ماند.

ودر نتیجه  وخروجی های ضعیفی به بار می نشیند

 اغلب شارحین  ومترجمین و ناشرین ،هنر وزیبایی کار ترویج  دربیان امامت را در نظر نمی گیرند

وفقط از الفاظ  وترجمه های کهن  خشن وسخت  وغریب عربی مایه می آیند

بیاییم  روان تر وبا گویشی آسانترو بهتر حرف وحدیثهای امامانمان را ترویج دهیم

من گمان می کنم وحتی یقین دارم  مشکل ازثقل حرف وحدیث نیست 

بلکه غالبا از بد معرفی کردن ها  وبد ترجمه کردن های ماست.

از بی هنری درچاپ ونشر وگرافیک وصفحه آرایی های ماست.

وگرنه من دویست وهشتاد وسه تا جمله از حدیث معصومین را در365 راه بکارگیری نیروی معنوی  اثرآقای دکتر وین دایر دیده ام .اگرهم الباقی را نتوانستم تطبیق دهم چون حدیث شناس نیستم.

  غالب عبارات وجملات جی پی  واسوانی. ووین دایروفلورانس اسکاول وسایر خردمندان غربی از متن احادیث امامان ما برخواسته است. 

دلیل این شباهت این است که آنها دنبال فطرت زیبایی پسند رفتند وحرفهای معصومین ما جز این نبودونیست

ما خیلی از حرفهای امامان ومعصومین خودرا هنوزنشنیده ایم.

جدیدا هم از زبان فلاسفه ومتکلمین غربی می شنویم.

کسی نیامده . به دقت آنها را با هنر وظرافت دسته بندی کند وبه اطلاع اذهان وادراک مردم برساند.

احادیث معصومین همانطور لای کتابها زندانی شده اند

وفقط پژوهشگران خاص به نیازشان  دنبالشان رفته اند وبازدر زندانی که نامش کتاب است بروی این حرف های زیبا بسته می شود

باید درب این زندانها با آرایه های هنر وصنایع ترجمه وادبیات نشر بازشود.

وگرنه نقل قول خوش زبانهای غربی  و فلاسفه  را به مذاقمان عادت می دهند که داده اند

بقول شاعر: سالها دل طلب جام جم از ما می کرد  آنچه خودداشت زبیگانه تمنا میکرد.

راه حلش این است که خوشفکرهای شیعه بیایند وفقط ترجمه های روانی از احادیث را به فارسی ولاتین به بیان وشرح  هنرمندانه  ای مطرح کنند

آن وقت ببینید کتاب سال  ازآن کیست.

رازمحبوبیت دکتر حسین الهی قمشه ای در نشرتفکردینی چیزی جز درک صحیح ایشان ازابرازهنرترویج دینی نخواهد بود

باید به هنر چاپ وترجمه وگرافیک هم توجه زیادتری شود.

وگرنه با ویرایش و ترجمه قرن اول  ودوم  ذهن حرکت هم نمی کند چه برسد به تفکر.

اینهایی هم که چیزکهایی فهمیدند ازسر هوش پژوهند گی شان دنبالش رفته اند

اگرهنر طبع وترجمه وواقعا زیور باشد من مطمئنم  اتفاقات بسیار خوبی درحوزه فهم  دیالوگ معصومین می افتد.تاکید میکنم مطمئنم که تغییراتی رخ خواهد داد...

ازخداوند توفیق خدمت به انسانیت وهمگامی با طریقه ی حق وحقیقت معصومین را می طلبم.

 

 دوم اسفند1393

 

* پرسش ومصاحبه در  سایت متخصصین

 http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK

 

  تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف  محفوظ است

می پسندم دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
حمیدرضا ابراهیم زاده حمیدرضا ابراهیم زاده
1394/02/07 12:10:07
تکلیف تکریم بانوان

 * مصاحبه

پرسش:

 سلام و ادب احترام خدمت استاد ابراهیم زاده

می خواستم با توجه به بحث حقوق شهروندی ،مسئله تکریم بانوان و چالش ها و موانع این تکریم و ارتباط طلاق عاطفی در جامعه و صدمه خوردن بانوان به صورت اخصاصی در صورت صلاحدید با راهکار های مناسب ارائه مطلب فرمایید.

 

باسلام  وکسب اجازه ازخدمت شما وهمه  اساتید وبزرگوارانی که دراین حوزه صاحب نظرند

 محبت وحس احترام پذیری در هرم مازلو جز نیاز های اساسی و مابین نیاز متعالی بشر واقع شده است

اگربخواهیم انسان رااز درون برای موجودات دیگر بشکافیم می گوییم

انسانها تابع  وشیفته ی محبتند.

 محبت انسان اصلا حسابگر پذیر وعقل پسند نیست. کسی نمی تواند روی محبت وعشق وارادت   قیمت بگذارد.

شما هرگز نمی توانید در اظهاراتتان بگویید قسم به  انگشتر طلای نامزدی ام !! اما قسم به عشقی که درقلبتان جاریست رواست.

چیزی که مارا پایبند به زندگی مشترک می کند. صداقت وصمیمیت است که  قداست محبت را در پی دارد

نمی شود به درخت سیبی که دوتن بارمی دهد گفت دوستت دارم.نمی شود به حساب میلیاردی بانکی این حرف را زد.

پول وشهرت وشهوت وهرچه که به مادیگری ربط دارد را برای جلب احترام ورفاهتان می خواهید نه درد سر زندگی.

انسانها کارمی کنند تا پول بگیرند وباآن رفاه  آرامش بسازند .

 اما اگر کسی رفاه می فروشد تا پولدارشود بنظر می رسد قمار باز شکست خورده ای بیش نیست

امازندگی مشترک برپایه محبت وآرامش خواهی شکل می پذیرد و هرگونه قماری ان را معلول وناقص ویا منهدم می کند

قمار عواطف با خیانت ها. قمار زیاده خواهی ها. قمار دروغ . قمار اعتیاد. قماراقتصادی و...

عواطف انسان دربانک قلب حجم پذیراست وابراز احساسات را شکل می دهد

 این احساس مملو از عشق است وسادگی وصداقت وهرکار نیکو و رفتار ومعاشرت خوب تان بر حجم این رابطه می افزاید

اما اگر ذره ذره با بی صداقتی وبی توجهی خود از حجمش کم کنید چیزی جز چند کلمه ثبت شده در شناسنامه و گواهی زوجیت برایتان نمی ماند وبازنده ای بیش نیستید.

درحقیقت عقد ازهمین لحظات دچار ابطال  ورکود می شود

زیرا واقعه ی عقد زوجیت  بارضایت ومحبت شکل می گیرد نه با  اکراه وواجبار. ورکودش هم به همین منوال است.

 با تلخی ومرارت ،تدریجا عواطف حذف می شود وبه جایش اجبار واکراه وخیانت  وترس و... می آید

بانوان دراین مقطع آسیب پذیرترند زیرا باابزارعقل وارد زندگی نمی شوند وتمام حجیت آنها برای قبول زوجیت قطعا محبت است

وحتا آنهایی که مهریه بالا ومسکن واتوموبیل شیک را ضمن عقد می طلبند بدون عاطفه وارد  زندگی مشترگ نمی شوند.

آنها مهریه ی بالا را وجه الضمان می پندارند. خانه وماشین را  دلخوشی ورفاه خود می دانند. نه اصل زندگی.

پس طبیعی است که درگذار تغییر سبک زندگی احتمال دارد امر بر بانوان مشتبه گردد که  اینها لازمه زندگی مشترکند واگر بااین پندار زوجیت شکل گیرد شوهر چیزی جز اسباب واثاثیه ی زندگی برایشان محسوب نیست.

 شوهر وسیله ای است درحد موبایل که بودنش لازم است ونبودنش هم فرقی ندارد. وبالعکس ...

به نظرم گریز مردها از ازدواج اغلب بخاطر همین پندارهای غلط  مادیگرایانه است .مطالبات حواشی ازدواج ازمتن آن سنگین تر وپررنگ تراست. وهروقت 0پای حاشیه درازتر امتن می شود گلیمی برای نشستن برروی آن  نمی ماند

وزنجیره وار پای اختلالات اجتماعی به زندگی همه باز می شود

که بالارفتن سن ازدواج یکی از علایم ان است و درکنار خود با بروز عوارضی نظیر مشکلات اخلاقی. خیانت. جنایت واعتیاد و... روبروست. کما اینکه یکی ازمعضلات اجتماعی امروز خیانت همسران محسوب می شود که درلوای بهانه های اقتصادی ویا اتاق خواب نامنظم  مشهود است

وبزرگترین عوامل رشد صعودی وسرسام آور طلاق ازهمین زاویه شکل می پذیرد

  اخلاق مداری درزندگی تعطیل شده است وزنان به راحتی برای خودشان فتوای جهاد برای دستیابی به آرامش می دهند. ومردان هم  که قانون دستشان را بازگذاشته است...

بنابراین عنصر عاطفه مقدسترین عنصری است کهدرروان بشر بعنوان خواستگاه ونیاز مطرح است

تعطیلی عواطف تعطیلی مقدسات ونظم هست.

بانوان درمقطع کنونی شیوع این بیماری خطرناک درجامعه به مراتب خیلی  بیشتراز آقایان آسیب می پذیرند .

 هم به لحاظ هنجارهای حاکم برجامعه وهم به خاطر عدم امنیت اقتصادی واخلاقی وهم ازمنظر امنیت روانی و...این ناامنی ها درجامعه ما برزنان مستولی است.

چیزی که بر جامعه شناسان مسلم است  رعایت حدود شرعی. وایجاد محبت وعاطفه وصمیمیت وصداقت در زندگی است.

پذیرش تجملات. وتغییر سبک زندگی با توجه به توسعه نیافتگی اقتصادی واجتماعی وبالتبع فرهنگی یکی ازبزرگترین معضلات فروپاشی اخلاق در خانواده هاست

وعلمای حقوق می دانند واشراف دارند که تغییرات اجتماعی اولین تاثیراتش رادرحوزه اخلاق خانواده می گذارد

حمیدرضاابراهیم زاده

هفتم بهمن1393

 

* مصاحبه مندرج در سایت متخصصان

http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=157921&Msg=OK

 

 تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصارمولف محفوظ است

می پسندم دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
حمیدرضا ابراهیم زاده حمیدرضا ابراهیم زاده
1394/02/07 12:08:43
ارزشها

ارزشها

ارزش قلب به مهرورزی و ارزش مهر به صفا است

ارزش عقل به یقین ورزی وپویایی وارزش یقین به لذت رسیدن است

ارزش زبان به بیان نیک .ارزش سخن به صداقت است.

ارزش سکوت به راز  و ارزش راز به مهابت وبزرگی اوست

 ارزش بزرگی به صلابت وباطن وارزش باطن به خروش وزیبایی درون است.

وارزش زیبایی به حیا وارزش حیا به بینش نیک و نجابت وارزش نجابت به متانت است

ارزش گوش به هوشیاری ورزیدن درشنیده ها وپند پذیر بودن است

وارزش چشم به حیا و در سُرور نگریستن. وارزش سُرور به کمال چشم داشتن است

وارزش  دست به یاری کردن وارزش یاری، بی منت  سخاوت کردن است

وارزش پا به نیک  گام برداشتن وارزش قدم به نکو یی رسیدن است

وارزش نکویی به  کرامت وآرامش رسیدن  است وارزش آرامش به عزت رسیدن است

وارزش قلم به بیداری کشاندن وارزش بیداری به شکوفایی رسیدن است

وارزش شکوفایی به رضایت وخشنودی دوست رسیدن  است

وارزش دوست به وفای اوست

و قسم به حضرت دوست که ارزشهای متعالی عقل ودل چیزی جز وفاداری نیست.

وتو ای دوست تبلور همه ی این ارزشهایی.

 

حمیدرضاابراهیم زاده

15 دسامبر2014

 

*تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

می پسندم دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
حمیدرضا ابراهیم زاده حمیدرضا ابراهیم زاده
1394/02/07 12:06:16
کعبه وبت خانه

 بسم الله الرحمن الرحيم

كعبه پرستي و امام پرستي عين بت پرستي است.

كور آن نيست كه چشم او كور باشد ، بلكه كور آنست كه بصيرتش كور است (نبي اكرم - نهج الفصاحه ح 2373)

رسالت نبي مكرم اسلام و همه انبيا عضام براي راهنمايي مردم ، رفاه و امنيت عدالت براي ملت ها خاصه دل بريدن از بت هاي دست ساز بشر و غير فعال و انحرافات و خرافات بود.(1)

بت پرستي گاه با سنگ و چوب ، گاه با شخص پرستي و حيوان پرستي و خورشيد و ستاره پرستي و پديده و جمادات پرستي ... بود و در بين گروهي از مردم بصورت هنجاري رايج بوده است كه آگاهانه و غير آگاهانه در اين شرك غوطه ورند.

بهمين دليل انبيا مردم را از پرستش آنان نهي مي نمودند و آيات زيادي در قرآن كريم وجود دارند و حتي در ساير كتاب ها ي آسماني و مقدس نظير تورات و انجيل نيز به چشم مي خورد كه بت نپرستيد و براي خدا شريك نگيريد .(2)

شيطان پرستي و پول پرستي و مقام پرستي و ترس پرستي هم در جوار اين چند گانه پرستي ها و بت پرستي ها از انحرافات سازمان يافته و رايج بين مردمان آغازين و كنوني است . علي رغم همه دستورات الهي باز انسان مترقي در ماده پرستي و پول پرستي و مقام پرستي و شيطان پرستي و خود پرستي بصورت يك ناهنجاري مدون ،در آن غرق است.

گويا همه اين انحرافات و خرافات بصورت هنجاري فراگير در جريان است و از حالت قبيح به حالت نيكو در حال گسترش مي باشد.

 بقول مولانا ؛ هر لحظه بشكلي بت عيار برآمد ... دل برد و نهان شد

                   هردم به عباي دگر آن يار برآمد ...  گر پير و جوان شد

گاهي به تك طينت صلصال فرو رفت  غواص معاني ز تك كهگل فخار برآمد  زآن پس به جهان شد... .

در هر صورت هر نبي و فرستاده اي مشكل خاص زمان و عصر خويش را در هر راه تبليغ رسالت داشت.(3)

همه انحرافات بسته به نيازهاي خاص زمان خويش به هنجار مبدل مي شوند. گرچه امروز ماديات پرستي همچون خورشيد پرستي عهد ابراهيم خليل الرحمان و جود دارد همچناني كه در عصر فرعون ، فرعون پرستي بلاي ضد بشري بوده امروز به زبان ديگر امام پرستي و شخصيت پرستي و كعبه پرستدي ، بصورت بت پرستي مدرن و محترمانه در جوار ساير موارد بيگانه پرستي ، تحت حركت خيزنده جنگ نرم به سراغ عوام و خواص زمانه آمده است.هر آنچه كه باعث شود تا بين خدا و بنده اش حجاب و پرده اي حائل شود قطعا باعث انحراف و خرافه و دگر پرستي خواهد شد .

بقول حافظ؛ ميان عاشق و معشوق هيچ حائل نيست     تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز .

ائمه هدي و معصومين واسطه هاي غيض حق تعالي و اسباب توسل هستند (4) و يا مي توانند باشند. اما هرگز خود خداوند يا فرزندانش نيستند . آنان روزنه هاي هدايتند. باب الله الذي يؤتي (5) هستند. 

پنجره هائي كه دريافت كننده ي نور حقند و فيلتر و آسان ساز درك معارف الهي.

هرگز هيچ فردي خدا نيست . ويا وابسته نسبي با خدا ندارد بلكه فرستاده و خليفه منصوب از خداست براي فهم و درك و معرفت . كه آنهم محدوديت مكاني ،و ظرف زماني خاص خود را دارد.

اينجاست كه ديدن و بينش (بصيرت) دو عنصر متفاوت و متشابهند . انسان اگر دو چشم سر و دنيا بين نداشته باشد ، كور باشد ، مي تواند خيرو شر را از از هم تشخيص دهد  اين تمايز و درك همان بينش اوست .

اما اگر فهم و بينش نداشته باشد و نتواند مدرك خير يا شر باشد اگرچه دو چشم بيناي دنيابين را هم داشته باشد كور باطن است. چون به ضرر خود هم تصميم سازي مي كند . بدون بصيرت احساس مي كند كه كار عاقلانه اي كرده است . در صورتي كه قوه تميز و فرقان در وي هيچ يافت نمي شود.

نبي اكرم مي فرمايد: هر كه از روي بي دانشي (بي بصيرتي) كار كند فسادش از اصلاحاتش بيشتر است.(اصول كافي ج 1 ص 144)

امام متقين مي فرمايد: اي مردم ، ديني كه درست فهميده نشود هيچ خيري در آن نيست. (بحار ح70 ص 307)

امام باقر (ع) : اگر به جواني از جوانان شيعه برخورد كنم كه فهم ديني ندارد ادبش مي كنم .( ميزان الحمه ج4 ص1401)

بي گمان عدم تفقه و بصيرت در دين بت پرستي هاي مدرني همچون امام پرستي و خود پرستي كه هر كدام در جاي خود ترك هستند و تفاوتي بين آنان وجود ندارد را بوجود مي آورد . فقط مقدس را در مقابل مقدس قرار دادن و دين را در مقابل مذهب چزاندن است . همان كاري كه قرآن را بر سر نيزه مي كردند و قرآن ناطق را درك نمي كردند . قرآن در تقابل توحيد . شهدا در مقابل قرآن ، امام حسين در مقابل خدا و هزار و هفت مثل حادث شده و امكان اتفاق ديگر . بي گمان يكي از اهداف رسالت امام عصر (عج) همين غبار رو به رويي است كه وجود دارند . غبارروبي از حجاب وحائلي كه كه بين مقدسات باب مي شود.

امام حسين كه اسوه ظلم ستيزي و ميرمبارزه با دين دولتي است و رسالتش براي برطرف كردن خرافات و انحرافات است . خود مظلوم واقع مي شود و تا به امروز هم از نام و مرامش براي ظلم كردن سواستفاده ميشود. اگر چه جسم و جان امام در كربلا هتك شد و او را مورد ستم قرار دادند . امروز هم از نام و مرام او استفاده ابزاري براي وصال به تمنيات خود بهره ها مي برند . مظلوميت امام گويا تمام شدني نيست ، همه و همه اين ستم ها براي اينست كه مردم به شدت به پول پرستي و ماده پرستي و مقام پرستي رغبت دارند . 

بقول صائب؛ پشه از شب زنده داري خون مردم مي خورد

بر حذر باش كه اين دست و دهن آب كشان              خانه پرداز تر از سيل فنا مي باشند

نظر قرآن به اهل فهم و بصيرت  اينست كه : ولا تركنوا الي الذين ظلموا   (هود 113)

خود را نردبان ستمكاري ستم پيشه ها قرار ندهيد . بيدار باشيد كه اسباب ستم به خود و ملت خود نباشيد

هدف كشي از قيام حسين (ع) و پايمال كردن مرام و هدف عاشورا و حسين بن علي (ع) ظلم عميق تري است .

گروهي حسين (ع) وهمه مقدسات را براي رسيدن به تمنيات خود خدا مي كنند . حسين و مقدسات را براي نجات خود سنگر بلا مي كنند تا هم خود را از انزوا  و آشفتگي و ملال خارج كنند و هم حسين (ع) را بدنام ... /

امام پرستي در عصر خود ائمه در نزد غلات باب بوده و ائمه با آنان برخورد مي كردند و اجازه گسترش  اينگونه شرك ها  و خرافه ها را به آنان نمي دادند و چه اينكه خود قرباني همين مبارزات با خرافه و تحريف شده اند.

اگر پاره اي از عقيده ها عقده شوند و يا اين كه عقده ها لباس عقيده بر خود بپوشند خدا مي داند كه دردين چه بحران ها و تحريفات و بزهكاري هائي پديد مي آيد . و بنام دين تمام مي شود .

هزينه ي گزاف و كمرشكني را كه امروزه اسلام مي پردازد يكي از همان عقده هايي است كه همه امت اسلامي در فرق و مذاهب  گوناگون را درگرداب خود را غرق كرده اند . تقلب و غلو و افترا در تعريف دين اسلام و خاصه در قشر مبلغان ديني و عناصر ترويجي باعث بد ديني هاي گمراه كننده ي پيروان شده است . گروههاي تكفيري و ضد اتحاد اسلامي توسط افراطي گري هاي مفسرين و مروجين كج فهم ديني سامان دهي مي شوند كه خواسته قلبي شياطين جني و انسي را جامه ي عمل مي پوشانند.

اولين مرحله مبارزه مداوم و اصولي با اين انحرفات قطعا مبارزه با جهل و بي بصيرتي است .موثرترين شيوه اي كه خود انبيا و معصومين بدان تمسك مي جسته اند ، قوه فعاله و بالغ فكري مردم را به حقيقت ها دعوت مي كردند و اين حركت خود ، بيشتر راه اصلاح را رفته است ...

بي شك در نص اسلام هيچ اثري از انحراف و خرافه نيست و در عصاره آن تحريف راه ندارد . همه معضلات برخواسته از كج انديشي مناديان و مفسران و راهنمايان تنزيه نشده و تهذيب  نيافته  نا اهل و مدعي اسلام است آناني كه هر گونه دغل بازي و هوسراني و ماده پرستي را در وجود و دارند و فقط ادعاي راهنمايي و اصلاح مي كنند، اما مصلحان و مجددان ديني ه عصر اين انحرافات و خرافات و غلو و توجيهات را بر خواهند داشت . منتها امت اسلام بايد هوشيار باشند كه با بصيرت بمانند .

بصيرت با حلال خوردن ، حلال انديشيدن و حلال عمل كردن جريان مي يابد . دشمني با محرمات و دوستي با واجبات بصيرت را رونق خواهد داد.

بطور قطع رسالت ختم رسل ختم رسالت انبيا بود . و رسما اعلام شده است كه رسول ظاهر براي هميشه در سالهاي آغازين صدر اسلام در 25 ماه مي 632 ميلادي 28صفر سال 11 هجري به پايان رسيده است . و از اين پس مجددان ديني از امامان معصوم فقط به تبيين رسالت رسول اكرم پرداختند و هيچ رسالت جديدي در بين نبوده بلكه فقط  قرآن را شرح و تفسير دادند. چون انديشه منزه از عيوب اهل بيت (ع) در جهت حقيقت دينداري بكار گرفته شد ،آنان قرآن را در بر گيرنده همه نيازمندي هاي بشر در اعصار معرفي كردند و لذا خرد قدسي و تهذيب شده ائمه هدي همان حقيقت قوه ناطقه قرآن است و ولايت باطني و ظاهري آنان با سيد الوصيين آغاز و با خاتم الوصيين به پايان مي يابد. ختم اوليا قطعا در زمان حيات است و روشنفكران و علماي عصر موظفند تمام اين نيرو و انرژي را براي فهم مردم  منتقل و معرفي نمايند . مصلحان  وفقها موظفند تا در زمان غيبت كبري دين درست را بمردم بدهند نه نظريه و آرا شخصي خود را ، و نه عقده ها و مطامع خود و پيروانشان را ، بلكه فقاهت آنقدر پدرانه و روشن ضميرانه به رفاه و امنيت مردم مي انديشد كه مردم به تحجر و افراط و تفريط گرايش نيابند.

اسلام راستين در قرآن تعريف شده است و ائمه نيز ناطقان برحقند و فقها و مصلحان و روشنفكران هم مي توانند در تبيين اين مفاهيم به مردم كمك مي كنند . اما هرگز خدا و نماينده خدا  نمي شوند  حرفشان صد در صد خدا نيست .چون بالاخره با دست بدست شدن روايات و مسائل كلامي به شرط و شروط هايي مشروط مي شود.

نوع حكومت كردن و زمامداري بر مردم يكي از ضعف هاي برخي فقها و روشنفكران ديني است.اگر بنام حكومت اسلامي و ديني اشرافيت بسازند دوباره معاويه روي كار خواهد آمد . بجاي اينكه رفتار علوي را شيوه خود كنند اگر مشي معاويه را بپيمايند . بالطبع بنام خدا بر مردم ظلم خواهند كرد . هزينه و خرج روي دست اسلام و مسلمين گذاشتن است. سوار شدن بر گرده ملت اسلامي كار دين اسلام نيست  اسلام بمردم آيين سروري وآقائي مي آموزد، سواري از مردم كار منحرفين است كه بنام دين به مردم ظلم و ستم كردن بدترين شيوه ستمكاري است .به فرموده پيامبر: حكومت با كفر مي ماند ولي با ظلم هرگز باقي نمي ماند. (6)

ديكتاتوري ديني به مراتب خشن تر و مخوف تر از ديكتاتوري غير ديني است. دين و ولايت هرگز ديكتاتوري ندارد و اصلا قرار نيست كه ديكتاتوري را تحمل كند. اما چون عده اي دين را ابزار وصال گشايش عقده هايشان مي پندارند بالطبع مردم هم زود هنگام فريب سخنان اين گروه مدعي دين مدار و شريعت مدار را مي خورند. چون دين بازي و عوام فريبي ابزار اقتدار لشكر نفاق است .

 والذين اتخذوا دينهم لهوا و لعبا و غرتهم الحيوه الدنيا فاليوم ننساهم كانسوا لقا يومهم هذا و ما كانو باياتنا يجحدون - اعراف 51

اسلام حقيقتش جهاد و مبارزه با استبداد و استعمار است و سراسر آيات آن مملو از آزادگي و رفاه و امنيت و برخورداري از زندگي دنيوي و حيات اخروي با سعادت است.دين اسلام دين آساني و رحمت و امنيت است.(7)نه بندگي و برده داري و و بردگي و استضعاف.

انقلاب اسلامي نيز برخواسته از روح آزادگي و رحمت خدا به ملت است و مبارزه با طواغيت خود ساخته و انحرافات و اعمال محبت و ايثار و رفاه و امنيت از اهداف آن است . حتي اگر اين انقلاب و نظام اسلامي هم روزي بخواهد بت شود و مردم از امنيت و رفاه و خدا پرستي منحرف شوند قطعا منحرف و ستمكار خواهد بود اگر بنام عدالت اجتماعي اگر بنام استقلال اگر بنام اسلام اگر بنام ايران و ايراني بر مردم دست زور و فشارو ستم و فساد و تباهي ديني ، اقتصادي ،اجتماعي ، سياسي ،نظامي غالب شود. قطعا بايد خليل الله بت شكني خود اين انحراف را بشكند . اگر خداي ناكرده افرادي در نظام خود را به الفاظ ديني و اصطلاحات اسلامي زينت دهد و در درون بد رفتاري ، بدكرداري و فشار و چپاول و خيانت به مردم و اسلام آراسته كنند قطعا نظام و اسلام وابسته ي فرد و افراد خاص نيست و تعلق به اسلام و مسلمين و ايران و ايراني دارد . بطور قاطع با آن افراد و تيم بايد مبارزه كرد حتي بايد بخاطر مصالح اسلام و خونهاي ريخته شده و نورانيت قلب مردم مظلوم ، خون داد.

مردم بخاطر دين ، استقلال ، رفاه ، امنيت اين نظام را پذيرفتند و از اين نظام توقع و انتظاري جز اين ندارند. اگر روزي ببينند كه طاغوت و انحراف در آن خانه كرده اين بت را خواهند شكست. البته به كمك مجددان ديني و روشنفكران و صالحان دلسوز به امت آن را در هم خواهند ريخت . اگر دين توسط شخص ، افراد و گروه و دولت و دنيا دوستان و اقتدار نظاميان و عقده روحانيان غير منزه مصادره و منحصر شود . قطعا حضور امام عصر و مجددان و فقهاي ديني را براي فروپاشي اين نوع خدعه ها و بت هاي تمام عيار خواهان است . اگر حوزه هاي علميه فقهيه نباشند ، اخلاقي نباشند،مستقل از ماديات دولتي نباشند و روحانيت در آن بي رونق شود و قيد دنيا دوستان قرار بگيرند  بايد از آن دوري كرد گرچه مدعي ترويج اسلام و تشيع هم باشد (صف:7)

و من اظلم ممن افتري علي الله كذب و هو يدعي الي الاسلام والله لا يهدي القوم الظالمين

بالطبع وجود انديشمندان و فقهاي صاحب منزلت در پيشگاه خدا مانع از چنين حوادث شومي خواهد بود چه در حوزه هاي ديني ، چه در دانشگاهها و چه در هرم نظام اسلام قطعا بزرگان و راست قامتاني هستند كه مانع از اشاعه اين تحريفات خواهند شد. در روايتست:

امام صادق - اگر عالمي را دوستدار دنيا يافتيد او را در كار دين خود متهم سازيد زيرا هركه دوستدار چيزي است كه آنرا دوست مي دارد   (بحار ج 2 ص 107)

امام كاظم به نقل از پدرانش از رسول خدا:

فقيهان امنتداران پيامبرانند تا زماني كه در دنيا داخل نشده باشند گفتند اي پيامبر خدا داخل شدن ايشان در دنيا چيست؟ گفت: پيروي سلطان ، چون چنين شدند از ايشان بر دين خود بهراسيد. (كافي ج1 ص460)

البته منظور از حكام وسلاطين همان حاكمان ورهبران ستمكار و نامشروع است.

روحاني و روحانيت بايد منزه از كشمكش هاي جناحي ، ماده پرستي ، مقام پرستي ،شخصيت پرستي ، امام پرستي و ... باشد تا بتواند بدون عقده عقيده اش را طرح كند و بتواند با عقده هاي نامشروع ديگران مبارزه كند. وگرنه خود روحانيت هم متهم به بت پرستي خواهد بود.همچناني كه در حرم برخي از معصومين و ائمه و امامزادگان بچشم مي خورد كه بعضي زوار چشم به سنگ هاي زينتي و آيينه كاري ها و مطلا بودن ضريح و... دوخته اند و بوسه بر هرجاي زيبايي مي زنند و دلشان غافل از امام و معصومي كه ناظر بر زائر است . بنحوي از صاحبان حرم غافلند . زوار خانه خدا هم گروهي به سنگ و پرده و ايوان مي پردازند و غافل از خداي كعبه اند .

كعبه جز سنگ نشاني چيز ديگري ندارد .گرد خداي كعبه بگرد . حقيقت كعبه را بايد  در قلب خود جستجو كنيم و نحن اليك من حبل الوريد (8)

لذا بت پرستي حتي در طواف خانه خدا توسط مسلمين هم امكان پذير است اگر تفقه و بصيرت نباشد (9)

نمي دانيم خدا را مي پرستيم يا خانه خدا را؟!

حاجي احرام دگر بند ببين يار كجاست؟      كعبه يك سنگ نشاني است كه ره گم نشود

 

پي نوشت ها

1- قرآن كريم . آل عمران 164 - اعراف 157 - بقره 256 - كهف 29 - مزمل 19 - غاشيه 21 و22 - قاف 45 - فاطر 24 - دهر 3 - حديد 25 - آل عمران 159

2- حج 3 - حج 26

3- انعام 112

4- مائده 35

5- دعاي ندبه

6- الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظلم . رسول اكرم

من دعا للظالم بالبقا فقد احب ان يعصي الله  امام حسن (ع) - (ارشاد القلوب ص76)

لتعاونوا علي البر و التقوي و لا تعونوا علي الاثم و العدوان - سوره مائده آيه 2

7- يا ايها الناس ان دين الله يسر - پيامبر - ميزان الحمكه  ري شهري ج2 ص951

يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر  -بقره 185

يريد الله ليجعل عليكم من حرج   - مائده 6

8- قاف 16

9- اذا اراد الله بعبده خيرا فقهه في الدين وزهده في الدنيا وبصره عيوبه - نهج الفصاحه 157

 

                                                          حميدرضا ابراهيم زاده- ۶ / ۷ / ۸۷  

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است.

 

می پسندم دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی