مهران جهانی مهران جهانی
1393/09/05 15:11:05
بیوگرافی ارنست رادرفورد

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

ارنست رادرفورد,بیوگرافی ارنست رادرفورد,زندگینامه ارنست رادرفورد

بیوگرافی ارنست رادرفورد فیزیکدان نیوزیلندی‌
کودکی و نوجوانی
او در تاریخ ۳۰ اوت سال ۱۸۷۱ در حومه برایت‌واتر شهر نلسون واقع ساحل شمالی جزیره جنوبی نیوزلند به دنیا آمد. او چهارمین فرزند از دوازده فرزند جیمز و مارتا رادرفورد نیوزیلندی‌های نسل اول بود که از کودکی از اسکاتلند به زلاند نو آورده شده بودند. خانواده رادرفورد در یک خانواده پر جمعیت دوازده بچه‌ای بود که اعضای آن همه در انجام کارهای روزمره خانواده مشارکت می‌کردند اهل خانه همه افرادی جدی کلیسا رو، خوشحال و با فرهنگ بودند.

 

علاقه‌مندی رادرفورد به علوم در مرحله زودی بروز کرد. او ده ساله بود که کتاب پرطرفداری به نام خواندنی‌های اولیه در فیزیک تالیف معلمی بنام بالفور استوارت به دست آورد. کتاب استوارت مشابه کتابهای خود آموز فیزیک آموزی بود که در آنها نحوه به نمایش درآوردن اصول پایه فیزیک یا استفاده از اشیای ساده موجود در خانه مانند سکه، شمع، سنگ وزنه و وسایل آشپزخانه به خواننده یاد داده می‌شود. رادرفورد جوان سخت شیفته آن کتاب شده بود نخستین بورسیه از بورسیه‌های تحصیلی متعدد زندگی خود را در سال ۱۸۸۷ که ۱۶ ساله بود به دست آورد.

 

تحصیل در دانشگاه
بورس تحصیلی دومی وی را قادر به ثبت نام در دانشکده کنتربوری شهر کرایست‌چرچ کرد که مؤسسه‌ای بود که در سال پیش از تولد خود او بوجود آمده بود. وی رشته‌های تحصیلی اصلی خود را فیزیک و ریاضیات انتخاب کرد که از بخت مساعد در هر دوی آنها معلمان خوبی هم داشت. رادرفورد در پایان دوره آموزشی سه ساله خود درجه کارشناسی ریاضی و فیزیک – ریاضی و (بطور کلی) علوم فیزیکی به پایان رسانید.

 

نکته قابل ذکر در رابطه با زندگی خصوصی وی در ایام اقامت در کریست چرچ اینکه وی در آنجا با ماری نیوتن دختر صاحبخانه خود آشنا و پی بند عشق او شد. رادرفورد در پی انتشار دو مقاله مهم در باره فعالیت تشعشعی مواد در سال ۱۸۹۵ بر خلاف دوم شدن در گزینش جایزه مهمی به شکل یک بورس تحصیلی دریافت کرد مقررات اعطای جایزه حق انتخاب مؤسسه آموزشی را به خود برنده جایزه می‌داد که رادرفورد آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج به مدیریت جی. جی تامسون (صاحب نظر پیشتاز جهان در زمینه الکترومغناطیس) را برگزید در آن سال ویلهلم کنراد رونتگن فیزیکدان آلمانی موفق به کشف اشعه ایکس شد کشف مهم دیگری که منجر به شروع کار اصلی رادرفورد شد.


کارهای علمی ارنست رادرفورد
کشف هانری بکرل فرانسوی در سال ۱۸۹۸ بود. رادرفورد در سال ۱۸۹۵ به آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج آمد تا در آنجا تحت مدیریت جی.جی تامسون مشغول به کار شود. تامسون که استاد فیزیک تجربی بود، رادرفورد را فعالانه در آزمایشگاه به کار گرفت. رادرفورد در اوایل کار تحقیقاتی خود با انجام آزمایشی که فکر آن از خود وی بود دو تابش رادیواکتیوی ناهمانند شناسایی کرد او پی برد که بخشی از تابش با برگه‌ای به ضخامت یک پانصدم سانتی‌متر قابل ایستادن بود اما برای متوقف کردن بخش دیگر برگه‌های بس ضخیم‌تری لازم بود.

 

او اولین اشعه‌ای را که تابشی با بار الکتریکی مثبت و یونیده کننده‌ای قوی بود و به سهولت در مواد جذب می‌شد اشعه آلفا نامید. اشعه دوم را که تابشی بار الکتریکی منفی بود و تشعشع کمتری ایجاد می‌کرد اما قابلیت نفوذ آن در مواد زیاد بود اشعه بتا نامید. تابش نوع سومی که شبیه پرتوهای ایکس بود در سال ۱۹۰۰ به‌وسیله پل اوریچ ویلارد (فیزیکدان فرانسوی) کشف شد این پرتو نافذترین تابش را داشت.

 

طول موج آن بسیار کوتاه و بسامد آن فوق‌العاده زیاد بود. تابش جدید، پرتو گاما نام گرفت. رادرفورد و همکارانش کشف کردند که فعالیت تشعشعی طبیعی مشهود در اورانیوم: فرایند خروج ذره آلفا از هسته اتم اورانیوم بصورت یک هسته اتم هلیم و بر جای ماندن اتمی سبکتر از اتم اورانیوم در اورانیوم به ازاء هر خروج ذره آلفا از آن است از کشف آنها نتیجه‌گیری شد که رادیوم تنها عنصر از شرته عناصر حاصل از فعالیت تشعشعی اورانیوم است.


رادرفورد در سال ۱۹۰۳ به عضویت انجمن سلطنتی لندن در آمد و در سال ۱۹۰۴ نخستین کتاب خود به نام فعالیت تشعشعی را که امروزه از کتب کلاسیک نوشته شده در آن زمینه شناخته می‌شود، منتشر کرد شهرت رو به افزون رادرفورد در جوامع علمی سبب شد که از طرف دانشگاه‌ها تصدی کرسی‌های زیادی به وی پیشنهاد شود.

 

او در سال ۱۹۰۷ به انگلستان بازگشت تا تصدی مقام مذکور را در دانشگاه منچستر به عهده بگیرد رادرفورد در دانشگاه منچستر رهبر گروهی شد که به سرعت دست به کار تدوین نظریه‌های تازه درباره ساختار اتم شد. آن دوره پر ثمرترین دوره زندگی دانشگاهی او بود. رادرفورد به پاس کوششهای علمی خود در دانشگاه منچستر نشانها و جوایز زیادی دریافت کرد که دریافت جایزه نوبلشیمی در سال ۱۹۰۷ نقطه اوج آن بود. این نشان افتخار را البته برای کارهایی که در کانادا در زمینه فعالیت تشعشعی عناصر کرده بود به او دادند.

 

بزرگ‌ترین دستاورد رادرفورد در دانشگاه منچستر کشف ساختار هسته اتم بود. پیش از رادرفورد اتم به گفته خود او یک موجود نازنین سخت و قرمز و یا به حسب سلیقه خاکستری بود اما اینک یک منظومه شمسی بسیار ریز متشکل از ذرات بی شمار بود که مظنون به نهفته داشتن اسرار ناگشوده متعدد دیگر در سینه هم بود.


مرگ ارنست رادرفورد
رادرفورد در سال ۱۹۳۷ در اثر یک فتق محتقن (گونه‌ای تورم ناشی از انسداد اعضای درونی) که به خاطر سقوط وی از درخت در هنگام هرس کردن آن اتفاق افتاد، در گذشت. او در آن هنگام ۶۶ ساله و هنوز سرزنده و قوی بود. سهم رادرفورد در شکل گیری درک کنونی ما از ماهیت ماده از هر کس دیگری بیشتر است. او آشکارا بزرگ‌ترین فیزیکدان آزمایشگری بود که تا آن زمان جهان به خود دیده بود. دهها انجمن علمی و دانشگاه به او عضویت و درجات دانشگاهی افتخاری داده‌اند و او را پدر انرژی هسته‌ای نامیده‌اند.

منبع :

می پسندم (8) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
دکتر مهدی احمدی دکتر مهدی احمدی
1393/08/29 11:43:44
کنکاشی در ضریب تاثیر مجلات

کنکاشی در ضریب تاثیر مجلات
 
یکی از مشغله های فکری جوامع علمی و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی کسب اعتبار و رتبه در میان سایر مراکز و جوامع است به همین دلیل کوششهای فراوانی به عمل آمده و هزینه های زیادی را بر خود تحمیل می کنند از آن جمله انتشار مجلات علمی و کمک به انجام طرحهای پژوهشی و حمایت از پژوهشگران است .اما شاخصها و معیارهای اندازه گیری که به مدد آنها رتبه مراکز علمی و دانشگاهی سنجیده و مقاسیه می شود از جمله مواردی هستند که توسط برخی موسسات و نهادها ارایه می شوند که تناسب چندانی با تلاشها و هزینه ها و حمایتهای انجام شده توسط جوامع علمی و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی ندارد.آنها باید قبل از هر اقدامی با این شاخصها و معیارهای اندازه گیری آشنا شوند و تلاشهای خود را با آنها همسو کنند.
ارزیابی های کیفی ارزش علمی مجلات و مقالات بطور گسترده برای ارزیابی و مقایسه پژوهشگران و موسسات مورد استفاده قرار می گیرد.رایجترین مقیاسی که امروز مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تاثیر دو ساله مجلات است که منعکس کننده تعداد دفعاتی است که هر مقاله در یک مجله در دو سال گذشته مورد استناد واقع شده است. البه باید دانست که استفاده از این معیار با محدو دیت هائی همراه است ،ضریب تاثیر نشان دهنده کیفیت مجله است نه کیفیت مقالات و در طول زمان نیز تغییر می کند و همچنین رابطه ضعیفی با اعتبار درک شده از آن دارد .همچنین مقایسه ساده ضریب تاثیر در تخصصهای مختلف گمراه کننده است.ونه تنها چراغ راه نخواهد بود بلکه سبب تاریکی راه شده به نا کجا آباد هدایت می کند.همانطور که اشاره شد رایجترین مقیاسی که امروز برای مقایسه اعتبار علمی موسسات و حتی پژوهشگران مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تاثیر دو ساله مجلات است.استفاده از ضریب تاثیر به اینصورت و به این منظور القاء کننده نوعی سوء استفاده است.لذا باید بسیار با احتیاط و آگاهانه عمل نمود.و باید توجه نمود که در حال حاضر ضریب تاثیر حکم پول رایج برای اندازه گیری ارزش علمی است.در نتیجه درک صحیح نفاط قوت و همچنین محدودیتهای آن برای کسانی که در کار انتشار مقالات هستند و همچنین کسانی که از این معیار بعنوان شاخص جایگزین کیفیت استفاده می کنند از اهمیت ویژه ای برخورداراست.در هر حال باید هشیار بود که ضریب تاثیر مجلات محدودیتهای خود را دارد،اعتقاد بر این است که در خصوص چگونگی و توانائی سنجش کیفیت مجلات بوسیله ضریب تاثیر قبل از استفاده گسترده از آن بعنوان یک شاخص کمی باید بررسیهای بیشتری انجام پذیرد.با این وجود یافته ها نشان می دهدکه علی رغم برخی نارسائی ها ،ضریب تاثیر می تواند یک شاخص معتبر کیفی برای مجلات مورد استفاده قرار گیرد.همچنین استفاده از آن بعنوان ابزاری کمکی برای کتابداران در گزینش مجلات کتابخانه ها قابل توجیه است.
ضریب تاثیر عددی جادویی است که می تواند مربیان را استادیار کند،سردبیران مجلات را به وجد آورد تا فریاد شادی سر دهند ،اغنیا را فقیر و گروههای آموزشی مرده را احیاِ کند.اما جنبه های تاریکی هم دارد و آن اینکه مبتنی بر زمان است و همواره دقیق نیست و با مشکلات و نواقصی همراه است.استفاده از آن همانند شمشیر دولبه است .
● ضریب تاثیر چیست؟
ضریب تاثیر مجلات در سال ۱۹۵۵ توسط متخصص علوم اطلاع رسانی یوجین گارفیلد ابداع و سپس برای ارزیابی موسسات آموزشی ،گروههای آموزشی دانشگاهی و مجلات علمی از اهمیت ویژه ای برخوردار گردید.با استفاده از آن تعداد دفعاتی که مقالات علمی در یک مجله بخصوص توسط گروه وسیعی از مجلات مورد استناد قرار گرفته اند اندازه گیری می شود.تصور بر این است هر مقاله ای که مورد استناد واقع می شود ارزشمند است.مثلا ضریب تاثیر سالیانه یک مجله برای سال ۲۰۰۶ به روش زیر محاسبه می شود:
تعداد استنادها در سال ۲۰۰۶ به مقالات منتشر شده در سالهای ۲۰۰۴ و۲۰۰۵
تعداد مقالات قابل استناد منتشر شده در سالهای ۲۰۰۴و۲۰۰۵
ضریب تاثیر توسط موسسه تامسون علمی واقع در فیلادلفیا ایالت پنسیلوانیا با استفاده از بانک اطلاعاتی مجلات محاسبه می شود. ضریب تاثیر مجلات مبتنی بر اطلاعات استخراج شده از نمایه های استنادی است .رایج ترین نمایه ای که مورد استفاده قرار می گیرد نمایه استنادی علوم است که توسط موسسه انتشارات علمی )اکنون موسسه تامسون علمی خوانده می شود) ایجاد و از سال ۱۹۶۳ منتشر می شود.کلیه مقالات اصلی ،نکات تکنیکی و فنی و مرورها (به غیر از نامه به سردبیر و چکیده ها)که در مجموعه ای از مجلات هسته منتشر می شوند پویش شده و تمامی انتشاراتی که بعنوان مرجع به آنها استناد شده است ثبت می شوند.فرض بر این است که معیار سنجش اهمیت یک مقاله تعداد دفعاتی است که آن مقاله در یک دوره زمانی بخصوص مورد استناد قرار گرفته است.اگرچه امکان تعیین ضریب تاثیر هریک از مقالات وجود دارد اما معمولا به علت مشکلات پشتیبانی معیارهای دیگری به کار گرفته می شوند.رایج ترین معیار سنجش ،ضریب تاثیر مجلا ت است که نرخ استناد به مقالات در یک مجله را ارزیابی می کند نه ضریب تاثیر یک مقاله را.ضریب تاثیر را می توان برای هر دوره زمانی محاسبه کرد اما معمولا دوره زمانی دو ساله رایج است.بنابراین وقتی می گوییم ضریب تاثیر یک مجله در سال ۱۹۹۹ برابر با ۱۰ است یعنی به مقالات منتشر شده از این مجله در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ ده مرتبه استناد شده است.
همانگونه که پیشتر ذکر شد یوجین گارفیلد برای نخستین بار موضوع ضریب تاثیر مجلات را در مجله ساینس در سال ۱۹۵۵ مطرح نمود و سپس با حمایت مالی موسسه ملی سلامت امریکا نمایه استنادی ژنتیک در سال ۱۹۶۱ منتشر گردید که منجر به انتشار نمایه استنادی علوم گردید.گارفیلد و ایروینگ اچ شر اذعان نموده اند که به منظور کمک به انتخاب مجلات در کتابخانه ها و موسسات علمی و پژوهشی ضریب تاثیر مجلات را ایجاد نمودند.و استفاده ابزاری از آن برای مقایسه و ارزیابی کیفی موسسات،دانشگاهها و افراد را توصیه نمی کنند.
عوامل تاثیر گذار بر ضریب تاثیر مجله:
عوامل فراوانی بر ضریب تاثیر مجلات موثر هستند که از دقت و جامعیت آن می کاهند .باید هنگام هرگونه بررسی و قضاوت در مورد برونداد علمی موسسات و افراد این نکات مد نظر قرار گیرد:
۱) مجلات علمی از نظر رتبه بندی از مجلات کلینیکی بالاتر هستند.
۲) مجلات انگلیسی زبان نسبت به مجلاتی با سایر زبانها نمره بالاتری دارند.
۳) ضریب تاثیر مجلات امریکائی از مجلات اروپائی بیشتر است.
۴) مجلاتی که مقالات مروری را منتشر می کنند نسبت به مجلاتی که حاوی مقالات اصلی هستند از ضریب تاثیر بیشتری برخوردار هستند.
۵) نمره مقالات مروری نسبت به مقالاتی که خود به آنها استناد می کنند بیشتر است.
۶) مجلات بسیار معتبر در تخصصهای مختلف علمی ممکن است ضرایب تاثیر بسیار متفاوت داشته باشند.
۷) نمره مقالات روش شناختی از مقالاتی که فقط داده های جدید را ارائه می کنند بیشتر است.
۸) دسترسی آزاد الکترونیکی به مجلات ضریب تاثیر آنها را افزایش می دهد.
● محدودیتهای ضریب تاثیر بعنوان شاخص اعتبار علمی:
مشکل بنیادین دیگر در رابطه با ضریب تاثیر مجلات هنگامی پیش می آید که بخواهیم عملکرد گروههای آموزشی و افراد را بر اساس ضریب تاثیر مجلاتی که مقالات خود را در آنها منتشر کرده اند مقایسه کنیم،امری که بطور معمول اتفاق می افتد و مشغله فکری جامعه علمی شده است.هیچ رابطه ای بین تاثیر یا استنادهای یک مقاله و ضریب تاثیر مجله ای که در آن منتشر شده است وجود ندارد و اگر رابطه ای وجود داشته باشد این رابطه بسیار ضعیف است.زیرا ضریب تاثیر مجله حاصل تعداد اندکی مقاله است که زیاد مورد استناد قرار گرفته اند.نشان داده شده است که ۸۹ % استنادها به مجله Nature مربوط به ۲۵% از مقالات آن است،یک مقاله بیشتر از ۱۰۰۰مرتبه مورد استناد قرار گرفته در حالیکه به اغلب مقالات آن کمتر از ۲۰ بار استناد شده بود .در بررسی که گارفیلد انجام داد از ۳۸ میلیون مقاله منتشر شده بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ فقط ۵/۰ درصد از آنها بیش از ۲۰۰ مرتبه مورد استناد قرار گرفته بودند و به نیمی از آنها هیچگونه استنادی صورت نگرفته بود.بنابراین استفاده از ضریب تاثیر مجله بعنوان جایگزین ضریب تاثیر یک مقاله عملی کاملا غیر علمی و بر خلاف اصول ریاضیات است،کاری که هنوز بصورت معمول و روزمره انجام می گیرد. مشکل دیگر ضریب تاثیر در تعریف مقالات قابل استناد نهفته است.بسیاری از سردبیران مجلات دریافته اند که ساده ترین و سریعترین راه برای افزایش ضریب تاثیر مجله خود راضی کردن مسئولین موسسه تامسون علمی برای کاهش تعداد مقالاتی است که بعنوان قابل استناد شناخته می شوند در نتیجه با کاهش حجم مخرج کسر هنگام محاسبه ضریب تاثیر افزایش می یابد.
تعریف عملیاتی برای آن چیزی که قابل استناد است وجود ندارد و وجود نخواهد داشت،زیرا مجلات گستره وسیعی از مطالب را منتشر می کنند(مقالات پژوهشی،نامه ها،مرورها،نامه به سردبیر،مشاهدات، اخبار و...).تیم سردبیری مجله Public library of Science Medicine چگونگی تغییر ضریب تاثیر مجله خود بین ۳ و ۱۱ را پس از مجادله با مسئولین موسسه تامسون علمی در خصوص آن چیزی که قابل استناد است را بیان می کنند آنها نوشته اند که "فرایند تعیین ضریب تاثیر مجلات غیر علمی و دلبخواهی است، و ما نتیجه می گیریم که هم اکنون علم بوسیله فرایندی رتبه بندی می شود که خود غیر علمی،ذهنی و مرموز است."
علی رغم مشکلاتی که در رابطه با ضریب تاثیر مطرح گردید،به نظر می رسد اهمیت ضریب تاثیر برای ارزیابی علم افزایش یافته و اصلی ترین مشغله فکری بسیاری از سردبیران مجلات افزایش ضریب تاثیر مجلاتشان می باشد.آنها با این سیستم به طرق مختلف بازی می کنند ازجمله:با مطالعه مقالات بسیار پر استناد،با انتشار بیشتر مقالات علوم پایه اگر چه برای خوانندگانشان غیر قابل درک باشند،با صرف نظر کردن از مقالاتی که خوب مورد استناد قرار نمی گیرند ولی برای خوانندگان با اهمیت هستند،با افزایش نرخ رد کردن مقالات ارسالی،با انتشار موارد بیشتر مانند چکیده ها که در صورت کسر ظاهر شده و هنگام محاسبه ضریب تاثیر را افزایش می دهند ،با تشویق و حتی مجبور کردن مولفین مقالات به استناد به مقالات مجله در مقالات خودشان و حتی با پرواز به فیلادلفیا و نهیب زدن به مسئولین موسسه تامسون علمی برای هرچه کمتر کردن مقالات قابل استناد.متاسفانه نتیجه کار این خواهد شد آنگونه که مالکوم چیسویک سردبیر پیشین مجله Archives of Diseases in Childhood توصیف کرده است،"مجلات تحت تاثیر قرار گرفته" که با مقالات بسیار پر استناد دچار خشکی و یبوست شده و بیشتر مورد علاقه پژوهشگران هستند تا خوانندگان، زیرا ضریب تاثیر مجله توسط پژوهشگران هدایت می شود نه خوانندگان.بنابراین سردبیران مجلات بالینی که مجلات آنها بیشتر مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد تا پژوهشگران اگر بخواهند در مسیر افزایش ضریب تاثیر مجله تلاش کنند نرخ مطالعه مجله را کاهش خواهند داد.
بطور کلی موارد ذکرشده در بالا و مواردی که در ذیل خواهد آمد دلالت بر نواقص،معایب و مشکلات ضریب تاثیر مجلات دارد بخصوص هنگامی که از آن بعنوان ابزار سنجش رتبه علمی و کیفیت علمی افراد و موسسات استفاده شود:
▪ ضریب تاثیر منعکس کننده وضعیت مجلات است نه مقالات.فرض این نکته که تمامی مقالات موجود در یک مجله از کیفیت مشابهی برخوردار هستند بسیار اشتباه است.در حقیقت توزیع ضریب تاثیر مقالات در مجلات بسیار متغیر است .بعنوان مثال یک گزارش موردی که اهمیت آن ممکن است بیشتر از یک مشاهده بالینی نباشد امکان دارد از نظر ضریب تاثیر با یک مطالعه درمانی عمده و یک مطالعه مروری که ممکن است شامل اطلاعات جدیدنباشد بعنوان بخشی از یک اثر دارای ضریب تاثیر مشابهی خواهند شد.تالیف یک مقاله مروری منعکس کننده تجربه و موقعیت مولف است اما این نمی تواند با یک ابداع جدید علمی مقایسه گردد.
▪ نمره محض و رتبه ضریب تاثیر مجلات در طول زمان تغییر می کند.در اینخصوص مناقشه ای وجود دارد مبنی بر اینکه در یک رشته موضوعی خاص رتبه مجلات نسبت به نمره محض بهتر منعکس کننده کیفیت مجلات است.
▪ تغییر در موضوعات بالینی ممکن است ضریب تاثیر را تحت تاثیر قرار دهد.مثلا رابطه بین هلیکو باکتر پیلوری و زخم اثنی عشر و تاثیر آن بر درمان رقم ضریب تاثیر مجلات رشته داخلی –گوارش را افزایش خواهد داد.
▪ ضریب تاثیر چیزی در باره مشکل بودن فرایند مطالعات مروری محض بازگو نمی کند.
▪ سردبیر مجله که عملکرد وی با توجه به تغییرات ضریب تاثیر مجله مورد قضاوت قرار می گیرد ممکن است با توجه به نرخ استناد به مقالات ارسال شده نسبت به پذیرش و انتشار آنها اقدام نماید.
▪ امکان دستکاری ضریب تاثیر توسط مولفین و سردبیران وجود دارد.آنطور که مشاهده شده است استناد به خود بر افزایش ضریب تاثیر مجله موثر است.همچنین راههای دیگری برای افزایش ضریب تاثیر مجلات وجود دارد مثلا مرورهای کوچک ، می تواند استنادهای زیادی را فراهم کند وهمچنین نامه های پژوهشی و چکیده ها را می توان بعنوان صورت کسر به حساب آورد.بعنوان مثال اگر چکیده های منتشر شده در مجله FASEB Journal را که در سال ۱۹۸۸ بعنوان عناصر غیر منبع دسته بندی شده بودند برای محاسبه ضریب تاثیر آن مجله به حساب آورده شود ضریب تاثیر آن در که سال ۱۹۸۸ برابر با ۲۴/۰ بود درسال ۱۹۸۹ به ۳/۱۸ ارتقاء یافت.
▪ استفاده فزاینده از موتورهای جستجوی علوم پزشکی با کیفت بسیار بالا (مانند پاب مد و اوید )به این معنی است که پژوهشگران به اطلاعات بسیار زیادی دسترسی دارند.که این لزوما به این معنی نیست که منابع مناسب(مانند مشاهدات اولیه بالینی و اثبات یک مفهوم علمی) مورد استناد قرار خواهند گرفت .در هر صورت دسترسی بیشتر به مجله ضریب تاثیر آن را افزایش خواهد داد.(زیرا شانس استناد به مقالات آن توسط پژوهشگران بیشتر می شود.)
▪ مقاله ای که ابتدا نادیده گرفته شده است ممکن است بعدا مورد استناد قرار گیرد و به مقدار بسیار ناچیز بر اعتبار مجله بیافزاید.
▪ شیوه های استناد با یکدیگر مغایر ت دارند.مقالات علمی بیشتر به مقالات علمی استناد می کنند در حالیکه مقالات بالینی به هر دو نوع مقالات علمی و بالینی استناد می نمایند(که این سبب افزایش ضریب تاثیر مجلات علمی می گردد) و این در حالی است که ضریب تاثیر مجلات علمی با مجلات بالینی با یکدیگر مقایسه می شود.
▪ دوره زمانی دو ساله برای محاسبه ضریب تاثیر مجلات امری دلخواهی است و مبتنی بر پایه ای قوی از اطلاعات انتشار نیست و بندرت مولفین از این قضیه آگاه هستند.
به موازات اگاهی یافتن تعداد فراوانی از مردم از مشکلات ضریب تاثیر تلاشهایی برای ایجاد یک جایگزین در حال انجام است که یکی از آنها استفاده از نفوذ است نه استناد.اما تا کنون هیچ یک از آنها به اقتدار ضریب تاثیر خللی وارد نکرده و به نظر می رسد نفوذ ضریب تاثیر همچنان مستدام باشد.اکنون بهترین راهبرد برای دانشگاهیان ،سردبیران و خوانندگان تشخیص اهمیت ضریب تاثیر همراه با علم به نواقص آن است و نباید تمامی مشغله فکری آنان باشد.در هر حال باید پذیرفت که ضریب تاثیر برای ایجاد مقایسه عینی بین مجلات ساخته شده است و با وجود این محدودیتها باز هم خوب و مطلوب عمل می کنند همانند تمامی معیارهای دیگر گذر از سنجش های کیفی به کمی به نتایج نادرست می انجامد. اگر کسانی که ضریب تاثیر را بکار می برند نقاط قوت و ضعف آن را بدانند و به تفسیرهای نادرست اطلاعات در تجزیه و تحلیل های خود مبادرت نکنند مشکلی بوجود نخواهد آمد، هنگامی که از اطلاعات سوء استفاده گردد اشتباه اجتناب ناپذیذ است.
 

نوشته شده توسط: مسعود رسول آ بادی


منابع:
۱. Smith R.Beware the tyranny of impact factors Bone Joint Surg(Br)۲۰۰۸,۹۰-B:۱۲۵-۶
۲. Saha S.Impact factor :a valid measure of journal quality? Journal of Medical Library Association ۹۱(۱) Jan. ۲۰۰۳, pp: ۴۲-۴۶.
۳. Eugene Garfield,The history and Meaning of the Journal Impact Factor.JAMA,۲۰۰۶:۲۹۵:۹۰-۹۳.
۴. James Neuberger,Christopher Counsel.Impact Factor:uses and abuses.European Journal of Gastroenterology &Hepatology,۲۰۰۲:۱۴:۲۰۹-۲۱۱.
۵-جانقربانی،محسن.عامل اثر گذار(Impact Factor):عامل اثر گذار چیست؟مجله پژوهشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی،سال ۲۹،شماره۲،صص:۱۱۷-۱۲۱(تابستان ۸۴).

می پسندم (13) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فاطمه یحیی تبار فاطمه یحیی تبار
1393/08/26 09:57:39
جایزه نوبل ریاضیات

مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی – آمریکایی و استاد ریاضی دانشگاه استنفورد اولین زنی است که نشان معتبر فیلدز را دریافت می کند. نشان فیلدز را «جایزه نوبل ریاضیات» می دانند. نشان فیلدز برای قدردانی از کمک خانم میرزاخانی به درک قرینگی سطوح منحنی به وی اعطا شد.              
استخدام

 

نشان فیلدز سال ۲۰۱۴ به مریم میرزاخانی، استاد ریاضیات دانشگاه استنفورد تعلق گرفت. از سال ۱۳۱۵ که جایزه باپرستیژ فیلدز برای قدردانی از ریاضیدانان درنظرگرفته شد، این اولین بار است که یک زن جایزه را از آن خود می کند.

خانم میرزاخانی درباره دریافت جایزه گفت: «این افتخاری بزرگ برای من است. خوشحال می شوم اگر این جایزه مشوقی باشد برای دانشمندان و ریاضیدانان زن جوان. اطمینان دارم که زنان بسیاری در سال های آینده این جایزه را از آن خود خواهند کرد.»

می پسندم (7) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
مهران جهانی مهران جهانی
1393/08/03 09:02:26
ارائه فرمول رشد و فرو رفتن ناخن‌ها در گوشت

 محققان انگلیس فرمول نحوه رشد و فرو رفتن ناخن‌ها در گوشت را ارائه دادند.

 

به گزارش سرویس علمی ایسنا، گوشه کردن ناخن (ingrown toenails) شرایط دردناکی است که در اثر فرو رفتن ناخن در گوشت ایجاد می‌شود؛ کودکان، نوجوانان و زنان باردار بیشتر از سایرین به این مشکل دچار می‌شوند.

 

محققان دانشگاه ناتینگهام برای نخستین‌بار با استفاده از یک فرمول ریاضی، نحوه رشد ناخن‌ها را بدقت تشریح کردند؛ این تحقیقات نشان می‌دهد، برهم خوردن تعادل بین رشد ناخن و چسبندگی ناخن به انگشت منجر به بروز مشکل گوشه کردن ناخن می‌شود.

 

ناخن از سلول‌های مرده پوست ساخته می‌شود که بوسیله پروتئینی به نام کراتین سفت و سخت می‌شود؛ میزان رشد روزانه ناخن‌ها 0.1 تا 0.2 میلی‌متر است که بصورت هلالی شکل از پایه رشد می‌کند و چسبندگی ناخن به انگشت از طریق مولکول‌های چسبناک کنترل می‌شود.

 

اگر تعادل بین چسبندگی و رشد ناخن برهم بخورد، شکل بلند شدن ناخن تغییر کرده و حالت فرو رفته یا قاشقی پیدا کند، ناخن درون گوشت فرو می‌رود.

 

سایر عوامل از جمله ضخامت ناخن، استرس‌های بیومکانیکی و نحوه قرار گرفتن ناخن نیز در بروز این مشکل دخیل هستند؛‌ استرس ناشی از شیوه غلط راه رفتن یا فشار کفش به نوک انگشت منتقل شده و منجر به فرو رفتن ناخن درون گوشت می‌شود.

 

گرفتن ناخن‌ها به شکل سهمی‌وار به کاهش خطر گوشه‌ کردن ناخن‌ها کمک می‌کند.

 

نتایج این تحقیق در مجله Physical Biology منتشر شد. 

می پسندم (10) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
مهران جهانی مهران جهانی
1393/08/03 08:58:04
معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم اعلام کرد: ارائه پیشنهاد افزایش سهم پژوهش از بودجه دستگاه‌های اجرایی به چهار درصد

 در آخرین جلسه شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری بر ضرورت احیای قانون اختصاص یک تا سه درصد بودجه دستگاه‌های اجرایی به امر پژوهش در بودجه سال 94 تاکید شد.

 

به گزارش خبرنگار پژوهشی ایسنا، دکتر وحید احمدی، معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در حاشیه صد و بیست و چهارمین جلسه شورای عالی، علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) با اشاره به سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری در بحث علم و فناوری تصریح کرد: بر این اساس اعضای کمیسیون امروز تاکید کردند که موضوع قانون اختصاص یک تا سه درصد بودجه دستگاه‌های اجرایی به امر پژوهش در بودجه سال آینده لحاظ شود.

 

وی اضافه کرد: همچنین اعضای کمیسیون تاکید داشتند که در بودجه سال 1394 رقم یک تا سه درصد به چهار درصد ارتقا یابد تا بر اساس آن بتوان به سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری در علم و فناوری تا افق 1404 دست یافت.

 

احمدی موضوع ایجاد مناطق ویژه علم و فناوری در دو استان آذربایجان شرقی و اصفهان را از دیگر موارد مطرح شده در صد و بیست و چهارمین جلسه شورای عالی عتف عنوان کرد و گفت: در این راستا آذربایجان شرقی که مجوز تاسیس منطقه ویژه علم و فناوری را از دولت قبل اخذ کرده بود در جلسه امروز پس از ارائه گزارشی از فعالیت‌های مطالعاتی و زیرساختی ایجاد این منطقه ویژه، کمیسیون به آن رای مثبت داد که البته این موضوع باید به تصویب شورای عالی عتف نیز برسد.

 

معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم همچنین در خصوص تاسیس منطقه ویژه علم و فناوری در استان اصفهان نیز توضیح داد: این استان از سال 84 برای تاسیس این منطقه از دولت قبل مجوز گرفته بود که گزارش استان اصفهان به تایید کمیسیون دائمی شورای عالی عتف رسید و این موضوع نیز باید به تصویب شورای عالی عتف برسد.  

 

می پسندم (5) دیدگاه (0) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
مهران جهانی مهران جهانی
1393/07/27 11:20:20
حسابی بی ادعا

یک جمله حسابی از دکتر حسابی!

حاصلضرب "توان" در "ادعا" مقداری است "ثابت"

هرچه "توان" انسان بیشتر باشد "ادعا"ی او کمتر است

و هرچه "توان" انسان کمتر باشد "ادعا"یش بیشتر می گردد!

می پسندم (12) دیدگاه (1) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
فاطمه یحیی تبار فاطمه یحیی تبار
1393/07/27 11:11:28
قلب

قلب یکی از اندام‌های مهم بدن است که اگر اختلالی در فعالیتش ایجاد شود، زندگی مختل یا تمام خواهد شد. دراینجا با خوراکی‌های مهمی‌که خوردن آنها به حفظ سلامت قلب کمک می‌کند، آشنا‌می‌شویم. اغلب این خوراکی‌ها ترکیب‌های کلیدی و مشابهی دارند که مصرف‌شان باعث حفظ سلامت قلب می‌شود.

ماهی آزاد

این ماهی سرشار از اسیدچرب امگا3 است. به همین دلیل مصرف آن به‌صورت بخارپز باعث تامین اسیدچرب مورد نیاز قلب می‌شود. این اسیدچرب ضدالتهاب است و مانع آسیب رسیدن به قلب در اثر التهاب رگ‌ها می‌شود. گوشت ماهی آزاد عاری از کلسترول است و به همین دلیل باعث جلوگیری از بروز مشکلات قلبی ـ عروقی می‌شود. گوشت ماهی آزاد زودهضم است.

اسفناج

این سبزی پهن‌برگ با ساختار ویژه سرشار از لوتئین است. ویتامین ب کمپلکس، فولات، منیزیم، پتاسیم، کلسیم و فیبر هم دارد. بهترین روش استفاده از آن به صورت خام همراه سبزی خوردن، داخل ساندویچ یا درست کردن دلمه با آن است. اما رایج‌ترین شکل مصرف آن به‌صورت بخارپز و تهیه بورانی است.
 
مارچوبه

بین ما ایرانی‌ها مصرف این سبزی زیاد رایج نیست؛ اما این خوراکی یکی از بهترین داروهای طبیعی برای پیشگیری از ابتلا و حتی کمک به درمان مشکلات قلبی است. این گیاه حاوی بتاکارتن، لوتئین، فولات و فیبر است. بهترین شیوه پختن آن به صورت بخارپز و مصرف آن به‌شکل مخلفات غذاست. می‌توانید با آن سوپ نیز تهیه کنید.
 
برنج قهوه‌ای

تا چند سال پیش این نوع برنج به‌راحتی در دسترس نبود. اما اکنون می‌توان آن را از سوپرمارکت‌ها خریداری کرد. این برنج به دلیل ویتامین ب و سبوسی که دارد برای حفظ سلامت قلب موثر است. علاوه بر این برنج قهوه‌ای حاوی نیاسین، ویتامین ب کمپلکس و منیزیم است. بهتر است آن را همراه کلم بروکلی، اسفناج و هویج میل کنید.

جوی دوسر

رایج‌ترین شکل استفاده از این دانه به صورت نان جوی سبوس‌دار است. با مصرف نان تهیه ‌شده از این دانه، اسیدچرب امگا3، منیزیم، فولات، نیاسین، کلسیم و فیبر محلول در آب در اختیار بدن قرار می‌گیرد. فیبر محلول در آب با پرکردن حجم معده، مانع از پرخوری می‌شود و به این ترتیب با کاهش وزن، قلب از خطر بروز سکته قلبی در امان می‌ماند.
 
گوجه‌فرنگی

این خوراکی خوشرنگ و لعاب حاوی آنتی‌اکسیدان‌های آلفا و بتاکارتن، لیکوپن و لوتئین است. ما ایرانی‌ها از این خوراکی زیاد استفاده می‌کنیم که معروف‌ترین آن سالاد شیرازی است. علاوه بر این‌که پای ثابت کباب است. بنابراین راه مصرف آن را خوب بلد هستیم؛ فقط کافی است یادمان نرود که باید از آن استفاده کنیم.
 
شیر سویا

ذائقه ما ایرانی‌ها کمتر با خوردن این شیر سازگار است. اما باید آن را به سبد غذایی‌مان اضافه کنیم. این شیر حاوی ایزوفلاونوئیدهاست. علاوه براین‌که حاوی ویتامین ب کمپلکس، نیاسین، کلسیم، فولات، منیزیم، پتاسیم و فیتواستروژن‌ها هم هست. بهترین شیوه مصرف این نوع شیر همراه با غلات به عنوان صبحانه یا تهیه غذاهایی مانند انواع سوپ و اضافه کردن این شیر به آنهاست. اگر تحمل طعم آن را دارید، خوردن روزانه یک لیوان از آن بهتر از هر گزینه دیگری است.
 
ماهی تن

این ماهی حاوی نیاسین، اسیدچرب امگا3 و فولات است. علاوه بر این‌که حاوی دیگر اسیدهای چرب غیراشباع هم هست. این چربی‌ها برای حفظ سلامت قلب بسیار مفید است. بهتر است آن را به شکل کنسروی مصرف نکنید. به این دلیل که شکل کنسروی آن حاوی نگه‌دارنده است و همین امر تاثیر مثبت آن را از بین می‌برد؛ اما اگر نوع تازه آن در اختیار نبود، استفاده انواعی از آن که با روغن زیتون یا آب است، کمتر از انواع دیگر خطر دارد.
 
فلفل‌دلمه‌‌ای

این خوراکی بیشتر برای آنهایی مفید است که مشکلی از نظر حساسیت به مصرف فلفل نداشته‌باشند؛ وگرنه نتیجه عکس خواهد داشت. فلفل‌های دلمه‌ای بسته به رنگ‌شان حاوی آنتی‌اکسیدان‌های مختلف هستند. نوع قرمز آن حاوی لیکوپن، نوع سبز آن حاوی کلروفیل، نوع زرد و نارنجی آن حاوی بتاکارتن و نارنجین است. بنابراین مصرف آنها برای حفظ سلامت قلب مفید است. همچنین، این خوراکی‌ حاوی ویتامین ب کمپلکس، فولات، پتاسیم و فیبر است.

گردو

این دانه سرشار از منیزیم، فولات، اسید چرب امگا3، اسید‌های چرب چند و تک غیراشباعی، فیتواسترول‌ها و فیبر است. بهترین روش استفاده از این خوراکی به‌شکل تزئین بعضی غذاها مانند ماست و خیار یا ماده اصلی بعضی غذاها مانند فسنجان یا به‌‌عنوان یکی از تنقلات به تنهایی یا همراه با آجیل زمستان است.

بادام
بهترین نوع آن بادام خام است. این آجیل خوشمزه اگر به صورت بونداده مصرف شود، عالی است. بادام حاوی ویتامین E، منیزیم، اسید چرب امگا3، اسیدهای چرب تک و چند غیراشباعی، فیتواسترول‌ها و فیبر محلول در آب است. مصرف روزانه 10 عدد بادام به حفظ سلامت قلب به صورت قابل توجهی کمک می‌کند.

شاتوت
شاتوت، توت و اعضای دیگر این خانواده حاوی ترکیب‌های خاصی است که برای حفظ سلامت قلب لازم است. بتاکارتن، لوتئین، آنتوسیانین‌ها، الاژیک اسید، ویتامین ث، کلسیم، فولات، منیزیم، پتاسیم و فیبر از ترکیب‌های مهم و تاثیرگذار این خوراکی‌ها روی قلب است. بهترین روش استفاده از آنها به صورت تازه است. اما نوشیدن آبمیوه یا تهیه بعضی خوراکی‌های سالم از آنها نیز مفید است.

می پسندم (4) دیدگاه (2) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی
احمد رضائیان احمد رضائیان
1393/07/15 00:09:16
تست متن آزمایشی

به گزارش "ورزش سه"، مرتضي پورعلي گنجي و سردار آزمون بازيکنان جوان تيم ملي در اردوي پرتغال عکسي سلفي به يادگاري گرفتند.
 

می پسندم (19) دیدگاه (2) اشتراک گذاری گزارش به پلیس علمی