نخستين بار، سهروردی اصطلاح «ناکجاآباد» را، در آثارش به كار برد تا «عالم مثال» را که جهانی خارج از ادراك عام آدمي است توصیف و تصوير كند. نگارنده در اين مقاله به بررسي تعبیر «ناكجاآباد» به منزلة یک كلان استعاره در دو رسالة «آواز پرجبرئيل» و « مونس العشاق » پرداخته است. بدین ترتیب که نگارنده براساس تحلیل نگاشتهای استعاریِ ناکجاآباد، نشان داده است که استعارههای مرکزی ناکجاآباد مکان است و ناکجاآباد لامکان است در نهایت مؤید کلان ناكجاآبادعالم مثال است، میباشد به عبارت دیگر سهروردی بنا بر ذهنیّتی که دربارة عالم مثال داشته، تعمیمهای معنایی متعددی را در سطح خردهاستعارهها برای توصیف و تصویرسازیِ «ناکجاآباد» به کار برده است. هدف نگارنده از این تحقیق آن بود که برخی از گستردهترین الگوهای استعاری تاکجاآباد را در دو اثر مذکور نشان دهد و تبیین کند که چگونه سهروردی درون چارچوبی زیباییشناختی و در عین حال فلسفی و عرفانی به بیان نظر خود دربارة این مکان پرداخته است.
کلید واژگان :استعارة شناختی، کلان استعاره، خردهاستعاره، نگاشت، ناكجاآباد، عالم مثال، سهروردی، آوازپر جبرئیل، فی الحقیقه العشق(مونس العشاق).
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک