چکیده :

تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میانرشتهای و روشی تحلیلی است که به دنبال شناخت گفتمانهای مختلف، کشف حقایق نهان در ژرفساخت آنها و تبیین نوع رابطهی گفتمانها، گویندگان و نویسندگان با قدرت است. تحلیل گفتمان انتقادی دارای رویکردها و نظریههای مختلفی است که هرکدام از نظرگاهی خاص به متون مینگرند. از جمله نظریات معتبر و جامع در این زمینه، نظریهی نورمن فرکلاف است. او گفتمان را شامل سه بعد: کردار اجتماعی، کردار گفتمانی و متن میداند و معتقد است که تحلیل یک گفتمان، تحلیلی است از مجموعهی این سه بعد و روابط میان آنها. از دیدگاه فرکلاف برای تحلیل گفتمان باید از سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بهره گرفت. توصیف توجه به ویژگیهای صوری و زبانی متن در ارتباط با گفتمان است. تفسیر به موضوعاتی چون تولید، توزیع، مصرف، بافت و متن میپردازد. تبیین مرحلهی نهایی نظریهی فرکلاف است و مفسر با توجه به اطلاعات به دست آمده از مرحلهی توصیف و تفسیر، رابطهی میان متن و گفتمان با قدرت را تبیین میکند. ادبیّات بهویژه داستان و رمان، به سبب سرشت مردمی و مرتبط با موضوعات اجتماعی، یکی از عرصههای بروز و ظهور گفتمان است. در واقع ادبیات سرشار از حقایق تاریخی است که گاه در قالب داستان و رمان بیان میشوند و با درک و کشف آنها میتوان به شناخت هرچه بهتر تاریخ و فرهنگ یک کشور نایل آمد. از این رو، یکی از رسالتهای رمان به خصوص رمان تاریخی بازتاب واقعیّتهای سیاسی- اجتماعی به منظور آگاهیبخشی و بیدارگری مردم است. این مقاله با بررسی رمان تنگسیر، به عنوان نخستین رمان چوبک در دههی چهل، گفتمانهای حاکم بر آن، بهویژه گفتمان خاص چوبک را در آن برههی تاریخی- سیاسی از منظر رویکرد انتقادی فرکلاف(نظریهی کردار اجتماعی) مورد تحلیل و تبیین قرار داده است. گفتمانشناسی این اثر نشان میدهد که چوبک در دههی پرالتهاب و ایدئولوژیک چهل، اثری سیاسی پدید آورده که رویکرد، زبان و مضامین انقلابی دارد و غالب نشانههای به کار رفته در آن، حاکی از این است که گفتمان نویسنده ضد حکومت، ضد استبداد و استعمار است و او نسبت به تغییر شرایط، نگاهی مثبت دارد؛ تغییری که به پشتوانهی خیزش مردمی، در سایهی اتحاد و با تکیه بر سلاح به دست میآید.

کلید واژگان :

گفتمان شناسی ، فرکلاف، کردار اجتماعی، چوبک، تنگسیر.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک