چکیده :

هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و تفکر استراتژیک در سطح سازمانی ناجا می باشد. این پژوهش با رویکردی توصیفی همبستگی از طریق توزیع 214 پرسشنامه بین کارکنان ستاد فرماندهی انتظامی استان مازندران صورت گرفته است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد چند عاملی رهبری (MLQ) و پرسشنامه محقق ساخته تفکراستراتژیک استفاده شده است. روایی پرسشنامه‌ها به وسیله اساتید محترم مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه رهبری تحول آفرین 84/0 و پرسشنامه تفکر استراتژیک 92/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که رهبری تحول آفرین و مولفه های آن اثر مثبت و معناداری بر تفکر استراتژیک در سطح ناجا وجود دارد. از میان ابعاد رهبری تحول آفرین بعد ترغیب ذهنی بیشترین و بعد ملاحظات فردی کمترین ضریب همبستگی را با تفکر استراتژیک داشته اند. همچنین آزمون پنجم براساس آزمون فریدمن نشان می دهد که ترغیب ذهنی با ضریب 64/2 در اولویت اول قرار دارد، در نتیجه بیش‌ترین اثر را بر تفکر استراتژیک دارد و در ادامه نفوذ آرمانی با ضریب 50/2 در اولویت دوم و ملاحظات فردی با ضریب 42/2 در رتبه چهارم و پایانی قرار دارد در نتیجه کم‌ترین اثر را بر تفکر استراتژیک در ناجا دارد.

کلید واژگان :

رهبری تحول آفرین تفکر استراتژیک ناجا مازندران



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک