چکیده :

دانش بومی که دانش محلی، سنتی و یا قومی نیز نامیده شده، برای تعریف و طبقه بندی پدیده ها در محیط های فیزیکی، طبیعی و اجتماعی خاص به کاربرده می شود. این دانش با دانشی که افراد جامعه از طریق مراکز رسمی مانند دانشگاه ها وموسسات تحقیقات دولتی و خصوصی کسب می¬کنند، تفاوت دارد. مردمان محلی، از قبیل کشاورزان، رعایا، زنان، پیشه وران روستایی و دامداران هر یک صاحب فنون تخصصی خود هستندکه هر یک پاسداران دانش بومی هر ملت اند. این فنون ومعلومات بومی در نگاه اول آسان و ساده به نظرمی آیند ولی همین روش های ساده،روستاییان محروم را قادر ساخته است تا با استفاده از منابع بسیار محدود زندگی خودرا تامین کنند. دلیل انتخاب استان قزوین این است که دشت قزوین با 460 هزار هکتار وسعت یکی از چهار دشت بزرگ و حاصلخیز ایران است. آثار به‌جا مانده از این دشت، بیانگر سابقه سکونت و کشت و زرع 10 هزار ساله بشر در این منطقه است. در این استان بیشتر فعالیت‌های مردم در عرصه کشاورزی با فرهنگ، تاریخ و تمدن استان گره خورده است. هدف از اجرای این پروژه بررسی امکان پیاده‌سازی دانش بومی و اطلاعات بهره برداران کشاورزی و بررسی نقاط ضعف و قوت، محدودیت¬ها و پتانسیل¬های مدیریت دانش و اطلاعات بهره¬برداران است. برای رسیدن به این هدف در سطح بهره¬برداران از 90 بهر¬ه¬بردار نمونه پرسشنامه¬هایی تکمیل و سپس تحلیل توصیفی انجام شد. نتایج نشان داد که کلیه بهره¬برداران مورد مطالعه به اهمیت استقرار دانش بومی و توجه به آن واقف هستند و تمایل دارند این دانش به صورت نظام¬مند در کشاورزی به¬کار گرفته شود.

کلید واژگان :

دانش بومی، مدیریت، بهره برداران



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک