چکیده :

پس از الغای یک جانبه برنامه جامع اقدام مشترک از سوی ترامپ، تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و نئوکان ها (نومحافظه کاران) به بیشترین میزان خود رسید. ترامپ، برجام را به مثابه ابزاری برای توسعه روزافزون قدرت جمهوری اسلامی قلمداد نمود، لذا با اعمال بیشترین تحریم های اقتصادی از یک سو و با تروریست قلمداد کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علنا مواضع خود را در قبال ایران، به سمت و سوی جنگی تمام عیار سوق داد و سرانجام با تهدید به اعزام نیروهای نظامی به منطقه خلیج فارس، دامنه های وقوع جنگ نظامی را بیش از پیش گسترش داد. مسئله اصلی در این میان، نحوه و نوع تقابل میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده می باشد. لذا مساعی نویسندگان در این مقاله حول ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که پارادایم بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در قبال تهدیدات نظامی آمریکا چیست؟ فرضیه نویسندگان مبتنی بر این است که تقابل نظامی و مستقیم میان دو کشور صورت نخواهد گرفت و یافته های مقاله که بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی و بهره گیری از روش های تلفیقی جامعه شناسی تاریخی و آینده پژوهی می باشد، به سه علت کلان این رویارویی به وقوع نمی پیوندد. در سطح داخلی ائتلاف عمیق نیروهای نظامی و رسمی اعم از ارتش، سپاه و پارلمان و قدرت موشکی ایران، در سطح منطقه ای ائتلاف قدرتمند شیعیان در راستای حمایت از ایران و ماهیت شکننده دول متحد آمریکا در خاورمیانه و در سطح بین المللی نیز موانع ساختاری روسیه و شخصیت نارسیستی دونالد ترامپ مهمترین موانع تحقق حمله نظامی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلید واژگان :

پارادایم بازدارندگی، استراتژی تدافعی، آمریکا، جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات نظامی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک