چکیده :

باور به مراتب متعدد وحی از نظرگاه صوفیان، سبب شده است تا وحی را امری بی پایان و همیشگی بدانند که به صورت دریافت های باطنی، نوع خاصی از معرفت را پدید می‌آورد. اعتقاد بدین شیوه ی کسب معرفت، با توسل به کشف و شهود، به آفرینش متن هایی می انجامید که صوفیان، آن را مولودِ «وحیِ قلـب» و غلبـه ی الهامِ خداوندی بر آدمـی می شمردند و با محو جایگاه خود به عنوان مؤلف، نقش خویش را تنها کتابت این ادراکات باطنی و دریافت های مقدّس می دانستند و یا سراسر متن را هدیه ی خداوند معرفی می کردند. سخنِ الهامی، در لحظه ی غلبه بر صوفی با خصایصی همچون دیگرگونی حال، بی اختیاری و ستاندن اراده ی گفتار همراه است و در صورت مکتوب خود به آفرینش متن هایی می انجامد که عمدتاً پر حجم و فاقد نظم ساختاری اند و به واسطه ی اشتمال بر معانی عظیم و ناآشنا جانب مخاطب را فرو می گذارند. صاحبان این آثار، این دست تصنیف ها را سخن برتر می دانند که اثرهای عظیم دارد و اسباب جوشش اندیشه می گردد و هرکس توانایی درک آن را ندارد.

کلید واژگان :

وحی، تصوف، صوفیان، وحی، الهام، شهود، مؤلف، مولانا.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک