چکیده :

ولادیمیر پراپ، فولکلور شناس روسی، در نظریه ی ابداعی خود به بررسی ریخت شناسانه ی قصه های پریان روسی پرداخت. او با توجه به طبقه بندی داستان ها که بیشتر بر اساس محتوا و درون مایه ی این داستان ها بود، رده بندی خود را بر روی فرم و ساختار این داستان ها بنا نهاد. وی نخستین گام در تحقق فرضیه ی خویش را، شناخت و تعیین عناصر ثابت و متغیّر قصه دانست. پراپ صد قصه را برگزید و آن ها را بر اساس کنش ها و رویدادهایشان بررسی کرد. وی به این نتیجه رسید که افراد و شخصیت های قصه ها مختلف اند، ولی کارهایی که انجام می دهند از شمار معیّنی تجاوز نمی کند. جهانگیرنامه، یکی از منظومه های حماسی در ادب فارسی است که داستان جهانگیر، فرزند رستم را بیان می کند. نویسندگان این مقاله بر آن شدند تا این منظومه را بر اساس نظریه ی ریخت شناسی پراپ که مشتمل بر سی و یک کارکرد است، تحلیل کنند و این کارکردها را در آن نشان دهند. نتیجه بیانگر این است که بسیاری از این کارکردها بر این منظومه قابل انطباق است، ولی برخی کارکردها و نیز پایان یافتن این منظومه با قصه های پریان همسانی ندارد.

کلید واژگان :

جهانگیرنامه، پراپ، ریخت شناسی، کارکرد.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک