چکیده :

با توجه به این که مسألۀ مرگ جزو لاینفک زندگی است، می¬توان مرثيه‌ را يك‌نوع‌ ادبي‌ جهاني‌‌ قلمداد کرد كه‌ محتواي‌ آن‌ در میان ادبيات‌ تمامي‌ ملل‌‌، مشترك‌‌ و تاریخچۀ آن به امتداد عمر بشریت، طولانی است. چون در مرثیه شاعر از احساسات‌ و عواطف‌ خود سخن می گوید، از نظر ماهیت جزو ادب غنایی و به-شدت از روحیات و شرایط زندگی شاعر متأثر است. در متن و بطن آثار نگارین شهریار، موضوعات و مضامین مختلفی وجود دارد، که از جملۀ آنها مراثی و سوگواره¬های مختلف با بسامد بسیار بالا است. تنوع و تعدّد این مراثی به حدّی است، که خواننده را اولاً برای کشف دلایل آن کنجکاو می¬کند و ثانیاً به این فکر وا می¬دارد که آیا همۀ سوگواره های شهریار ناشی از غوغا و غلیان درونی وی است، یا در سرودن آن انگیزه دیگری داشته است؟ در نوشتۀ حاضر کوشیده ایم با بازخوانی دقیق اشعار فارسی و ترکی شهریار و بهره گیری از شیوۀ استقرایی، همه مراثی و سوگواره¬های او را تحلیل کنیم. حاصل پژوهش نشان می دهد، شهریار با سرودن بیش از صد مرثیه در قالب های شعری مختلف، اعم از کلاسیک(غزل، قصیده، قطعه، ترجیع بند) و نیمایی، بلامنازع، بر تارک ادبیات فارسی می درخشد. از دلایل بسامد سوگواره در آثار شهریار، می توان به شکست عاطفی، عشق به خانواده، تعدّد و تنوع دوستان، درخواست مرثیه از طرف دیگران، رقّت¬طبع، مجال شاعری وی و ...اشاره نمود.

کلید واژگان :

شهریار، سوگواره، مرثیه، شعر فارسی، شعر ترکی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک