چکیده :

هستی‌شناسی شاخه‌ای از علم فلسفه است که به مطالعه ماهیت وجود و رده‌های آن می‌پردازد. هدف اصلی هستی‌شناسی کشف انواع موجودیت‌ها و روابط میان آنهاست، به نحوی که الگوهای هستی را در جهان ترسیم نماید. از آنجا که حوزه هوش مصنوعی در علم رایانه با استدلالات و استنتاجات الگوهای هستی‌ جهان سر و کار دارد، مفهوم هستی‌شناسی در سال 1984 در جامعه بازنمون دانش آمریکا به عنوان شاخه‌ای از حوزه هوش مصنوعی مورد استقبال قرار گرفت. در این حوزه، هستی‌شناسی تعریف رسمی و روشن از یک مفهوم‌سازی تسهیم شده است (گروبر، 1993)، و هستی‌شناسی‌های مفهومی بیش از دیگر انواع هستی‌شناسی‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند. به موازات طرح مفهوم هستی‌شناسی در حوزه هوش مصنوعی، نوع خاصی از اصطلاحنامه‌ها، یعنی اصطلاحنامه‌های بازیابی نیز در حوزه علم اطلاعات مد نظر قرار گرفتند که بسیار به مفهوم هستی‌شناسی در حوزه علم رایانه نزدیک بودند. پیدایش این نوع از اصطلاحنامه‌ها در کنار دیگر نظام‌های معناییِ (طرح‌های رده‌بندی، شبکه‌های معنایی، فهرست سرعنوان‌های موضوعی، و ...) مورد توجه در علم اطلاعات، مفهوم هستی‌شناسی را به مفهومی میان رشته‌ای در علوم اطلاعات و رایانه تبدیل نمود. این همگرایی موجب شد، هستی‌شناسی‌های مفهومی را نسل جدید اصطلاحنامه‌ها بر شمارند. اجرای پروژه‌های هستی‌شناسی مفهومی بر روی اصطلاحنامه‌های موجود دلیلی بر این مطلب است . بر اساس برآیند تعاریف و کاربردهای هستی‌شناسی در حوزه‌های علم اطلاعات و علم رایانه، می‌توان هستی‌شناسی را شبکه‌ای گسترده از روابط میان موجودیت‌ها تعریف نمود که با بازنمایی دانش در سیستم‌های ‌اطلاعاتی، باعث تولید دانش، و به پیروی از آن افزایش سطح شناختی کاربران می‌شود.

کلید واژگان :

رویکرد هستی شناسانه، استانداردهای حوزه سازماندهی دانش



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک