چکیده :

جهانی‌شدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیل¬گران علوم اجتماعی به‌عنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیست‌ویکم مطرح است، ازمناظر گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعده¬ای با خوش‌بینی محض به آن نگاهی پروسه¬محورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه به‌واسطه‌ی مطرح‌شدن انقلاب انفورماتیک بیش‌ازپیش مطرح‌شده است؛ ازاین‌رو سرانجام آن را گسترش رفاه، پیشرفت، صلح، دموکراسی برای همگان می¬دانند، اماعده¬ای دیگر با تاکید بر گسترش روزافزون فقر، درگیری¬ها، انواع تبعیض¬ها و رشد جریان¬های افراطی در دوران حاکم شدن عقل‌گرایی و دموکراسی محوری، نگرشی پروژه محور و بدبینی به این جریان دارند. نوشتار حاضر می¬کوشد بر مبنای روش کیفی از نوع تبیین علی و مطالعات کتابخانه¬ای ـ اسنادی به تجزیه‌وتحلیل جهانی¬شدن فرهنگ و رویکردهای اتخاذی دولت احمدی‌نژاد در مقابل این جریان بپردازد و به این سؤال اصلی پاسخ دهد که رویکرد دولت نهم و دهم در قبال مناسبات حاکم برجهان در قالب جهانی‌شدن فرهنگ چه بوده است. یافته¬های پژوهش با الهام گیری از دیدگاه واهمگرایی جیمز روزنا نشان می¬دهد با توجه به اقدامات رئیس دولت نهم و دهم بر مبنای عدالت محوری، مدیریت و مشارکت همگانی در اداره‌ی جهان، زیر سؤال بردن هولوکاست، ساختگی تروریسم، تأکید بر حقانیت ایران در دست‌یابی به انرژی هسته‌ای، رویکرد واگرا و تقابلی بانظم و نظامات حاکم برجهان خصوصاً سازمان ملل متحد داشتند.

کلید واژگان :

جهانی‌شدن فرهنگ، واگرایی، مدیریت همگانی، عدالت‌طلبی، انرژی هسته‌ای



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک