چکیده :

هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بازارگرایی، سرمایه فکری و قابلیت یادگیری سازمانی بر موفقیت محصول جدید است. مدل تحقیق با استفاده از متغیر های سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی و بازارگرایی به عنوان متغیر مستقل و نیز سرمایه فکری، قابلیت یادگیری سازمانی و موفقیت محصول جدید به عنوان متغیرهای وابسته، شکل گرفته است. جامعه آماری در بر گیرنده 320 شرکت فعال در صنعت نساجی شهرستان یزد می باشد که جهت نمونه گیری از روش طبقه ای متناسب با حجم و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 175 نمونه قابل قبول جمع‌آوری گردید. داده های پژوهش با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی جمع‌آوری شده اند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL صورت پذیرفت و نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی بر سرمایه فکری تأثیر معناداری دارد و سرمایه فکری نیز بر قابلیت یادگیری سازمانی و موفقیت محصول جدید تاثیر گذار است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین قابلیت یادگیری سازمانی و موفقیت محصول جدید هیچ رابطه معنی داری وجود ندارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی مدیریت، برای محققان و مدیران صنعت نساجی ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

کلید واژگان :

سرمايه فكري، بازارگرايي، قابليت يادگيري سازماني ، موفقيت محصول جديد.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک