تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوریهای نوین ارتباطی، طرح اندیشهای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همهی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیتهای یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهرهمندی کلیهی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی بهعنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانیهای فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بهلحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانهای است. برای تجزیهوتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافتهها: نتایج بهکارگیری آمارهی موران نشان میدهد خودهمبستگی فضایی میان کلیهی شاخصهای مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشهای تبعیت مینمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابیهای حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازمالتعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیلشده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدلسازی نموده و توانسته نابرابریهای فضایی و محدودههای استقرار بهینهی مراکز یادگیرنده در سالهای آتی را به خوبی پیشبینی نماید. نتایج: یافته ها نشان میدهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیتشان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاینرو مدیریت شهری باید از طریق برنامهریزی صحیح در توزیع عادلانهی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابریهای اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینهی کاربری های یادگیرنده، زمینۀ حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
کلید واژگان :نابرابری فضایی شهر یادگیرنده مؤلفه های زیرساختی مدل GWR شهر زنجان
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک