با نگاهی به فلسفه وجودی دولتها میبینیم که رویکرد اصلی از به وجود آمدن دولتها به نمایندگی از ملتها چیزی به جز تسهیل امور و به پیش بردن زندگی اجتماعی به سوی توسعه و پیشرفت در قالب یک قرارداد اجتماعی بهمنزله یک سیستم نیست، ولی میبینیم در برخی از کشورهای توسعه نیافته دولتها نه تنها به وظیفه خود درست عمل نمیکنند بلکه در قالب حاکمیت ناکارآمد مشکلاتی را برای زندگی اجتماعی به وجود میآورند همین آسیب را از منظر تئوری پنجره های شکسته در جرمشناسی به نظاره خواهیم نشست. در جستار با رویکردی توصیفی تحلیلی در عین حال تطیبقی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای در پی یافتن سیمای حاکمیت ناکارآمد از منظر آموزه های نظریه پنجره های شکسته جرمشناسی هستیم که به نظر میرسد ناکارآمدی حاکمیت سیاسی بر اساسی آموزه های این نظریه تاثیر مستقیمی بر میزان جرم و جنایت دارد.
کلید واژگان :کشور توسعه نیافته، تئوری پنجرههای شکسته، جرمشناسی، حاکمیت ناکارآمد
ارزش ریالی : 150000 ریال
با پرداخت الکترونیک